خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,489
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
نویسنده این موضوع
نام رمان: طلسم بصیرت
نویسندهء روانی: HadeS (هادِس)
ژانر: ترسناک!
ناظر: Melika Nasirian
خلاصه:
خودم را میان ظلمات ابدی گم کرده‌ام، نمی‌دانم کجا هستم و یا کِی این‌جا آمده‌ام، فقط می‌دانم از آغاز این ماجرا فرار می‌کنم. فرار از طلسمی که دنبالم نیست، چون زنجیرهایش از گردنم آویزان بود! من همراهم می‌برمش... دلیل فرارم را همراهم می‌آورم!
من، چشمانم را به خون آغشته کرده‌ام و اکنون وقت زجر کشیدنم هست!


نقد و بررسی رمان طلسم بصیرت | ~HadeS~کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: ɢнαzαʟ، Narín✿، FaTeMeH QaSeMi و 8 نفر دیگر

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,887
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
به نام آنکه من و تو هر دو می‌پرستیم، آنکه به جسم روح و جان و به ذهن اندیشه و خیال بخشید؛ خدا
نقد و بررسی رمان طلسم بصیرت، ترکیبی از استرس، اضطراب، انتظار، هیجان و ترس
زاویه دید انتخابی شما علت اصلی موفقیت این رمان بود. اول شخص محاوره‌ای از زبان قربانی ماجرای ترسناک داستان به خوبی ترس سروش و احساسات او را منتقل می‌کرد. رمان ترسناک چون محور آن حس ترس است بهتر است از زاویه دید خشک سوم شخص در آن استفاده نشود.
هر دو کلمه‌ی طلسم و بصیرت در اسامی کتاب‌ها و رمان‌های بسیاری استفاده شده‌اند، به خصوص طلسم. از آن‌ها می‌توان به طلسم عشق، طلسم شده، طلسم چشم‌هایش، طلسم آبی و... اشاره کرد.
خلاصه‌ی طلسم بصیرت جذاب بود اما ناهماهنگی زمان افعال در آن به چشم می‌خورد:
فرار از طلسمی که دنبالم نیست، چون زنجیرهایش از گردنم آویزان بود!
دنبالم نیست: مضارع
بود: ماضی
بود باید به است تبدیل شود تا مشکل خلاصه حل شود.
این ناهماهنگی زمان افعال را در طول رمان تا جایی که تایپ شده شاهد بودم. زمانی که در عمق داستان فرو می‌رفتم و در حال لـ*ـذت بردن از آن بودم ناگهان یک ناهماهنگی زمانی رشته‌ی تصوراتم را از هم می‌گسیخت و مرا از داستان به بیرون پرتاب می‌کرد. بهتر است نویسنده‌ی عزیز با بازبینی‌ای افعال را هماهنگ کند. حین نوشتن ناخودآگاه افعال ماضی می شوند و مضارع نویسی به دقت و بازبینی نیاز دارد. پیشنهاد می‌کنم ماضی بنویسید تا دچار این مشکلات نیز نشوید.
همچنین، غلط‌های املایی و تایپی در متن داستان به چشم می‌خورد که بهتر است بازبینی و اصلاح شوند.
این دو مورد از روانی متن کاسته‌اند که توی ذوق می‌زند. متن محاوره‌ای و اول شخص باید کاملا روان باشد.
مقدمه یکی از دلایل موفقیت شما در جذب خواننده بود که با ایجاد سوالاتی بیشتر خواننده را مشتاق می‌کرد تا به مطالعه‌ی رمان بپردازد. با توجه به نام تکراری رمانتان مدیون خلاصه و مقدمه‌ هستید چون در صورتی که آن‌ها حرفه‌ای نبودند به خاطر ضعف نام رمان خوانندگان خود را از دست می‌دادید.
توصیفات چهارگانه‌ی طلسم بصیرت را پسندیدم. شما از محیط برای توصیفات استفاده می‌کردید. زیاده‌گویی نمی‌کردید و کم هم نمی‌گفتید. نه کسل‌کننده بود جوری که خواننده توصیفات را رد کند و نه آنقدر کم که هیچ ذهنیتی به خواننده نداده باشید.
با توجه به گره‌ها و مجهول‌های زیاد رمانتان بهتر است ژانر معمایی را اضافه کنید.
طلسم بصیرت شخصیت‌پردازی قوی داشت. شما توانسته‌اید ویژگی‌هایی خاص برای هر شخصیت خلق کنید و این تفاوت میان شخصیت‌ها محشر است.
سروش پسری است ترسو، مستقل، بسیار موفق در شغل خود اما ناموفق در زندگی‌اش، خونسرد و متنفر از محدودیت که عادت‌های خاصش موجب می‌شوند حتی اگر خواننده نام او را فراموش کرد با آن‌ها او را به یاد بیاورد.
برادر سروش، آراد، پسری است پنج سال جوان‌تر، به قولی امروزی و بیخیال.
آذر نیز دختری است نوجوان که به خواسته‌ی برادر بزرگش اهمیت بسیاری می‌دهد بنابراین سخت برای کنکور و موفقیتش تلاش می‌کند. مهربان است و باگذشت.
طلسم بصیرت رمانی کم کاراکتر است اما با توجه به شخصیت سروش قابل توجیه است.
از ابتدا تا انتهای رمان شما خواننده را غرق در انتظار برای یافتن جواب‌هایش می‌کنید و لحظه به لحظه صحنه‌ای پرهیجان و اضطراب‌آور را رقم می‌زنید. آرامش چیزی است که در این رمان پیدا نمی‌شود که برای رمانی ترسناک، تحسین‌برانگیز است.
این رمان به ترسناک‌دوستان و کسانی که رمان‌های پر رمز و راز را می‌پسندند توصیه می‌شود اما طرفداران رمان‌های آرام را راضی نخواهد کرد.
با احترام فراوان و علاقه‌ی بی‌پایان
نرگس علی اوغلی
کادر نقد انجمن رمان 98
1399/4/7


نقد و بررسی رمان طلسم بصیرت | ~HadeS~کاربر رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: ɢнαzαʟ، Narín✿، زینب نامداری و 11 نفر دیگر

~HadeS~

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/2/20
ارسال ها
485
امتیاز واکنش
15,489
امتیاز
353
زمان حضور
123 روز 16 ساعت 51 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام آنکه من و تو هر دو می‌پرستیم، آنکه به جسم روح و جان و به ذهن اندیشه و خیال بخشید؛ خدا
نقد و بررسی رمان طلسم بصیرت، ترکیبی از استرس، اضطراب، انتظار، هیجان و ترس
زاویه دید انتخابی شما علت اصلی موفقیت این رمان بود. اول شخص محاوره‌ای از زبان قربانی ماجرای ترسناک داستان به خوبی ترس سروش و احساسات او را منتقل می‌کرد. رمان ترسناک چون محور آن حس ترس است بهتر است از زاویه دید خشک سوم شخص در آن استفاده نشود.
هر دو کلمه‌ی طلسم و بصیرت در اسامی کتاب‌ها و رمان‌های بسیاری استفاده شده‌اند، به خصوص طلسم. از آن‌ها می‌توان به طلسم عشق، طلسم شده، طلسم چشم‌هایش، طلسم آبی و... اشاره کرد.
خلاصه‌ی طلسم بصیرت جذاب بود اما ناهماهنگی زمان افعال در آن به چشم می‌خورد:
فرار از طلسمی که دنبالم نیست، چون زنجیرهایش از گردنم آویزان بود!
دنبالم نیست: مضارع
بود: ماضی
بود باید به است تبدیل شود تا مشکل خلاصه حل شود.
این ناهماهنگی زمان افعال را در طول رمان تا جایی که تایپ شده شاهد بودم. زمانی که در عمق داستان فرو می‌رفتم و در حال لـ*ـذت بردن از آن بودم ناگهان یک ناهماهنگی زمانی رشته‌ی تصوراتم را از هم می‌گسیخت و مرا از داستان به بیرون پرتاب می‌کرد. بهتر است نویسنده‌ی عزیز با بازبینی‌ای افعال را هماهنگ کند. حین نوشتن ناخودآگاه افعال ماضی می شوند و مضارع نویسی به دقت و بازبینی نیاز دارد. پیشنهاد می‌کنم ماضی بنویسید تا دچار این مشکلات نیز نشوید.
همچنین، غلط‌های املایی و تایپی در متن داستان به چشم می‌خورد که بهتر است بازبینی و اصلاح شوند.
این دو مورد از روانی متن کاسته‌اند که توی ذوق می‌زند. متن محاوره‌ای و اول شخص باید کاملا روان باشد.
مقدمه یکی از دلایل موفقیت شما در جذب خواننده بود که با ایجاد سوالاتی بیشتر خواننده را مشتاق می‌کرد تا به مطالعه‌ی رمان بپردازد. با توجه به نام تکراری رمانتان مدیون خلاصه و مقدمه‌ هستید چون در صورتی که آن‌ها حرفه‌ای نبودند به خاطر ضعف نام رمان خوانندگان خود را از دست می‌دادید.
توصیفات چهارگانه‌ی طلسم بصیرت را پسندیدم. شما از محیط برای توصیفات استفاده می‌کردید. زیاده‌گویی نمی‌کردید و کم هم نمی‌گفتید. نه کسل‌کننده بود جوری که خواننده توصیفات را رد کند و نه آنقدر کم که هیچ ذهنیتی به خواننده نداده باشید.
با توجه به گره‌ها و مجهول‌های زیاد رمانتان بهتر است ژانر معمایی را اضافه کنید.
طلسم بصیرت شخصیت‌پردازی قوی داشت. شما توانسته‌اید ویژگی‌هایی خاص برای هر شخصیت خلق کنید و این تفاوت میان شخصیت‌ها محشر است.
سروش پسری است ترسو، مستقل، بسیار موفق در شغل خود اما ناموفق در زندگی‌اش، خونسرد و متنفر از محدودیت که عادت‌های خاصش موجب می‌شوند حتی اگر خواننده نام او را فراموش کرد با آن‌ها او را به یاد بیاورد.
برادر سروش، آراد، پسری است پنج سال جوان‌تر، به قولی امروزی و بیخیال.
آذر نیز دختری است نوجوان که به خواسته‌ی برادر بزرگش اهمیت بسیاری می‌دهد بنابراین سخت برای کنکور و موفقیتش تلاش می‌کند. مهربان است و باگذشت.
طلسم بصیرت رمانی کم کاراکتر است اما با توجه به شخصیت سروش قابل توجیه است.
از ابتدا تا انتهای رمان شما خواننده را غرق در انتظار برای یافتن جواب‌هایش می‌کنید و لحظه به لحظه صحنه‌ای پرهیجان و اضطراب‌آور را رقم می‌زنید. آرامش چیزی است که در این رمان پیدا نمی‌شود که برای رمانی ترسناک، تحسین‌برانگیز است.
این رمان به ترسناک‌دوستان و کسانی که رمان‌های پر رمز و راز را می‌پسندند توصیه می‌شود اما طرفداران رمان‌های آرام را راضی نخواهد کرد.
با احترام فراوان و علاقه‌ی بی‌پایان
نرگس علی اوغلی
کادر نقد انجمن رمان 98
1399/4/7
ممنون ایح:)


نقد و بررسی رمان طلسم بصیرت | ~HadeS~کاربر رمان ۹۸

 
  • قهقهه
  • تشکر
  • عالی
Reactions: ɢнαzαʟ، FaTeMeH QaSeMi، VIDA VAHED و 6 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا