مشاعره با حرف ش

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شب رحلت هم از بسـ*ـتر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم ۱

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شبستانی که طوفانش دمید از رخنه و روزن
دو صد شمعش برافروزی یکی روشن نخواهد شد

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شمع من دور تو گردم که به کاخ شب وصل
هر که توفیق پری یافته پروانه توست

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردی
سحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شکفته ام به تماشای چشم شهلایی
که جز به چشم دلش نشکفد تماشایی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شانه زد زلف جوانان چمن باد بهار
تا تو پیرانه سر ای دل به سر کار آیی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شرم از کمند طره او داشت شهریار
روزی که سر به کوه و بیابان نهاد از او

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شمع شب های سیه بودی و لبخندزنان
با نسیم دم اسحار هم آ*غو*ش شدی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

شب است و باغ گلستان خزان رویاخیز
بیا که طعنه به شیراز می زند تبریز

moh@mad · 21/2/22

~XFateMeHX~ گفت:
شب است و باغ گلستان خزان رویاخیز
بیا که طعنه به شیراز می زند تبریز

شب تا سحر کنم عجز، تا بـ*ـو*سم آستان را
آخر سپارشی کن، بی درد پاسبان را

کین را به مهر مفروش ای عشق دوست دشمن
زین بهترک فرا گیر یاران خرده دان را

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی