خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
خورجین

ببین ای بانوی شرقی ای مثل گریه صمیمی
همه هر چی دارم اینجاست، تو این خورجین قدیمی
خورجینی که حتی تو خواب ، از تنم جدا نمی شه
مثل اسم و سرنوشتم دنبالم بوده همیشه
بانوی شرقی من ، ای غنی تر از شقایق
مال تو ارزونی تو ، خورجین قلب این عاشق

توی این خورجین کهنه شعر عاشقانه دارم
برای تو و به اسمت یک کتاب ترانه دارم
یه سبد گل دارم اما ، گل شرم و گل خواهش
تنی از عاطفه سیراب ، تنی تشنه ی نوازش
بانوی شرقی من ، ای غنی تر از شقایق
مال تو ارزونی تو ، خورجین قلب این عاشق

این بوی غریب راه نیست ، بوی آشنای عشقه
تپش قلب زمین نیست ، این صدا صدای عشقه
اسم تو داغی شرمه ، تو فضای سرد خورجین
خواستن تو یه ستاره ست پشت این ابرای سنگین
خورجینم اگه قدیمی ، اگه بی رنگه و پاره
برای تو اگه حتی ارزش بردن نداره
واسه من بود و نبوده ، هر چی که دارم همینه
خورجینی که قلب این عاشقترین مرد زمینه
بانوی شرقی من ، ای غنی تر از شقایق
مال تو ارزونی تو ، خورجین قلب این عاشق

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
غربت

هیچ ، تنها و غریبی
طاقت غربت چشماتو نداره
هر چی دریا رو زمینه
قد چشمات نمی تونه ابر بارونی بیاره
وقتی دلگیری و تنها غربت تمام دنیا
از دریچه ی قشنگه چشم روشنت می باره
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات
تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
توی این غروب دلگیر جدایی
توی غربتی که همرنگ چشاته
همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
حرفی داری روی لبهات ، اگه آهه سـ*ـینه سوزه
اگه حرفی از غریبی ، اگه گرمای تموزه
تو بگو به این شکسته ، قصه های بی کسی تو
اضطراب و نگرانی ، حرفای دلواپسی تو
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات
تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات

نمی تونم ، نمی تونم ...

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
خاتون

کدوم شاعر کدوم عاشق کدوم مرد
تو رو دید و به یاد من نیفتاد
به یاد هق هق بی وقفه من
توی آ*غو*ش معصومانه باد

تو اسمت معنی ایثار آبه
برای خاک داغ خستگی ها
تو معنای پناه آخرینی
واسه این زخمی دلبستگی ها

نجیب و با شکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی اما
مثل شکستن من بی صدایی

تو باور می کنی اندوه ماهو
تو می فهمی سکوت بیشه ها رو
هجوم تند رگبار تگرگ‍‍ی
که می شناسی غرور شیشه ها رو

تو معصومی مثل تنهایی من
شریک غصه های شبنم و نور
تو تنهایی مثل معصومی من
رفیق قله های پاک و مغرور

نجیب و باشکوه و حیرت آور
تو خاتون تمام قصه هایی
تو بانوی ترانه هامی اما
مثل شکستن من بی صدایی

ببین من آخرین برگ درختم
درخت زخمی از تیغ زمستون
منو راحت کن از تنهایی من
منو پاکیزه کن با غسل بارون

تو تنها حادثه تنها امیدی
برای قلب من این قلب مسموم
ردای روشن آمرزشی تو
برای این تن محکوم مهزوم

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • عالی
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
سبد

تن تو کو ، تن صمیمی تو کو
تنی که جون پناه من نبود
عطوفت تن تکیده تو کو
تنی که تکیه گاه من نبود

سبد سبد گلای تازه ی تنت
برای باغ دست من نبود
افسانه ظهور دستهای تو
جز قصه شکست من نبود

صندوقچه ی عزیز خاطراتمو
ببین ببین که موریانه خورد
ببین که بی کبوتر صدای تو
گلای رازقیمو باد برد

تن تو کو ، تن صمیمی تو کو
تنی که جون پناه من نبود
عطوفت تن تکیده ی تو کو
تنی که تکیه گاه من نبود

درخت تن سپرده دست بادم و
پر از جوانه ی شکستنم
ببین چه سوگوار و سرد و بی رمق
در آستانه ی شکستنم

رفتن تو افول خاکستریه
ستاره ی دل بستن من بود
شعر نجیب اسم تو غزل نبود
حماسه شکستن من بود

مفسر محبت رسول عشق
بگو بگو که معبدت کجاست
مهاجر همیشه با سفر رفیق
بگو بگو که مقصدت کجاست

آه ای مسافر تمام جاده ها
چرا شبانه کوچ می کنی
دلم گرفت از این سفردلم گرفت
چه غمگنانه کوچ می کنی

تن تو کو، تن صمیمی تو کو
تنی که جون پناه من نبود
عطوفت تن تکیده تو کو
تنی که تکیه گاه من نبود

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
خالی

من ، خالی از عاطفه و خشم
خالی از خویشی و غربت
گیج و مبهوت بین بودن و نبودن
عشق ، آخرین همسفر من
مثل تو منو رها کرد
حالا دستام مونده و تنهایی محض
ای دریغ از من ، که بیخود مثل تو
گم شدم ، گم شدم تو ظلمت تن
ای دریغ از تو ، که مثل عکس عشق
هنوزم داد می زنی تو آیینه ی من
وای ، گریه مون هیچ ، خنده مون هیچ
باخته و برنده مون هیچ
تنها آ*غو*ش تو مونده ، غیر از اون هیچ
ای ، ای مثل من تک و تنها
دستامو بگیر که عمر رفت
همه چی تویی ، زمین و آسمون هیچ
در تو می بینم ، همه بود و نبود
بیا پر کن منو ای خورشید دلسرد
بی تو می میرم ، مثل قلب چراغ
نور تو بودی ، کی منو از تو جدا کرد

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
راز همیشگی

حس همیشه داشتنه
نه عشق و دلبستگیه
نه قصه گسستنه
نه حرف پیوستگیه

عادت و عشق و عاطفه
هر چه لغت تو عالمه
برای حس من و تو
یه اسم گنگ و مبهمه

تو این روزای بی کسی
اگه به دادم نرسی
یه روز می یای که دیر شده
نمونده از من نفسی

خواستن تو برای من
فراتر از روح و تنه
راز همیشگی شدن
همیشه از تو گفتنه

اگر تو مهلتم بدی
مهلت مرگو نمی خوام
با تو به قصه می رسم
همراه لحظه ها می یام

همیشه عاجز کلام
از گفتن معنی نام
هیچ عاشقی عاشقی رو
یاد نگرفته از کتاب

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
مولای سبزپوش

مولای سبز پوش ای اعتبار عشق
شاعرتر از بهار ای تکسوار عشق
در اشکریز باغ وقتی که گل شکست
وقتی که آفتاب در من به شب نشست

نام عزیز تو فریاد باغ بود
یاد تو در خسوف تنها چراغ بود
شب بی دریغ بود
من تلخ و ناامید
تو می رسیدی و خورشید می رسید

وقتی پرنده ها دلتنگ می شدند
دلتنگ می شدی
وقتی شکوفه ها بی رنگ می شدند
بی رنگ می شدی
وقتی که عاشقی از عشق می سرود
خرسند می شدی
وقتی ترانه ای از کوچه می گذشت
لبخند می شدی

اعجاز تو به من
جان دوباره داد
مولای سبزپوش
یادت به خیر باد

من مثل یک درخت
تنها و سوگوار
در فصل برف و یخ
مأیوس از بهار
تو آمدی و باز پیدا شد آفتاب
شولای برفیم شد قطره قطره آب

مولای عاطفه
هم قلب تو اگر عاشق نبوده ام
جز با تو این چنین
با قلب خویش هم صادق نبوده ام

من مثل یک درخت
گل پوش می شوم
در بطن هر بهار
تا یک درخت سبز
از تو به یادگار
باشد در این دیار

اعجاز تو به من
جان دوباره داد
مولای سبزپوش
یادت به خیر باد

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلبر

تو ای بال و پر من
رفیق سفر من
میمیرم اگه سایت نباشه رو سر من
تو ای خود خود عشق
که بی تو نفسم نیست
کجا تو خونه داری که هرجا میرسم نیست

اهل کدوم دیاری
کجا تو خونه داری
که قبله گاهم اونجاست
هر جا که پا میزاری

اهل کدوم دیاری
گل کدوم بهاری
که حتی فصل پائیز باغ ترانه داری

آی دلبرم آی دلبر
ای از همه عزیزتر
ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس

تو دوره ی شبابم تو اومدی به خوابم
گفتی نیاز من باش ترانه ساز من باش
یه روزی راستی راستی همون شدم که خواستی
شدی تو سرنوشتم برای تو نوشتم
خسته ی دین و دنیا ملحد کافر هستم
توئی تو مذهب من
من تو رو میپرستم

آی دلبرم آی دلبر
ای از همه عزیزتر
ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس

با همه ی وجودم برای تو سرودم
در طلب تو هستم در طلب تو بودم
صدامو از تو دارم
شعرامو از تو دارم
اما تو رو ندارم
وای به روزگارم

تو ای بال و پر من
رفیق سفر من
میمیرم اگه سایت نباشه رو سر من
تو ای خود خود عشق
که بی تو نفسم نیست
کجا تو خونه داری که هرجا میرسم نیست

اهل کدوم دیاری
کجا تو خونه داری
که قبله گاهم اونجاست
هر جا که پا میزاری

اهل کدوم دیاری
گل کدوم بهاری
که حتی فصل پائیز باغ ترانه داری

آی دلبرم آی دلبر
ای از همه عزیزتر
ای تو مرا همه کس داشتن تو مرا بس

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
دو راهی

هنوز هم چشم تو برای من جام نوشیدنی
هنوز هم هستی من قصه ی رنج و عذاب
همه شب تا سحر جا در دل میخونه دارم
پریشون قصه ای رو با دل دیوونه دارم

سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم

همه دل میبره هر لحظه تا مرز جنونم
میرم جائی که شاید گم بشه نام و نشونم

سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم
سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم

یه روزی اومدم دنبال تو منزل به منزل
یه روز افتاده بودم در به در دنبال این دل
چه سودی بردم از عشق تو ای ناخونده مهمون
جز آنکه تا ابد هم باشم از کرده پشیمون

سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم

نمیتونم که دل بردارم از چشم سیاهت
ندارم طاقت موندن چنان خواری به راهت

سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم
سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم
سر دوراهی میشینم خودمو تنها میبینم
دونه دونه اشکای حسرت که از دیده میره میشمرم

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
گریز

به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت
سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت
بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاییز
برگ و باغم گریه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده ی روییدن آورد

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

ای همیشگی ترین عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نویسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسم تو رسیدم
قلمم به گریه افتاد

ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم

به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست

در گریز ناگزیرم
گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم
پشت سر پلهای پیوند

در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم
برتر از ما عشق ما بود

انجمن رمان نویسی




متن آهنگ های | ابی

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا