خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی| دانلود رمان جدید
ساعت حدودا پنج بعد از ظهر بود که کیان آدرس مکان تولد را بدون هیچ کلامی و یا عذری از بابت این‌ که نمی‌توانست به دنبال او برود برایش فرستاد. لاریسا دلخور و دو دِل شد و از طرفی هم خدا رو شکر کرد که مجبور نیست با او داخل...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Melika Kakou، Kameliaparsa و 10 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
گوشی را از داخل کیفش درآورد و شماره سودا را گرفت، روی پیغام‌گیر بود.
نگاهی به صفحه انداخت و قطع کرد، راننده همچنان بدون هیچ سخنی رانندگی می‌کرد‌. ترافیک سنگینی بود. احساس می‌کرد معده‌اش جوشیده، دلش می‌خواست چشمانش را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Melika Kakou، Kameliaparsa و 9 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
صندلی را عقب کشید تا لاریسا بنشیند. لاریسا هم با اکراه و چندش روی صندلی نشست. خودش هم روی صندلی کناری‌اش نشست.
سیگاری را روشن کرد و به دختری که برایشان نوشیدنی آورد خیره شد.
لاریسا معذب و با استرس روی صندلی نشسته بود و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Melika Kakou، Kameliaparsa و 9 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
همون پسری که دست خواهرش رو گرفتی دست انداخت دستم رو بگیره.
با این حرف به ثانیه نکشید چشمانش پر از خون شد. دستش را به چانه لاریسا انداخت و فریاد کشید:
- خفه‌شو کثافت! به خاطر همون نیشت تا بناگوشت باز شد؟
- متاسفم برات...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Melika Kakou، Kameliaparsa و 10 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی| انجمن رمان۹۸
-بسه دیگه، زیاده روی نکن، دخترِ آفتاب مهتاب ندیده!
با زبان بی‌زبانی او را دختری همه کاره خطاب کرده بود. حرف و نگاهش تندتر و تلخ‌تر از طعم زهر بود.
بدون آن‌که نگاهی به او بیندازد کیفش را برداشت و از جایش بلند شد. دیگر برایش...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • تعجب
  • قهقهه
Reactions: Saghár✿، Melika Kakou، Kameliaparsa و 10 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
شیشه ماشین را هرچند دقیقه یک بار پایین می‌کشید، حالت تهوع امانش را بریده بود. هم‌چنان اشک می‌ریخت و با یادآوری اتفاق افتاده بیشتر ناله می‌کرد. فکرش را نمی‌کرد در چنین منجلابی درگیر شود؛ نگران پدرش بود با تعجب رو به...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Kameliaparsa، Vahide.s.shefakhah و 8 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
سارا با نوک انگشتش به شانه لاریسا زد و گفت:
- لاریسا، بیداری؟
- به نظرت الان می‌تونم بخوابم؟
- ببین ما شروع خوبی باهم نداشتیم، متاسفم امیدوارم بتونی فراموشش کنی.
- اشکال نداره، تو راست میگی درک رابـ*ـطه ما یکم سخته بهت حق...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Kameliaparsa، Vahide.s.shefakhah و 9 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
سارا با هزاران سوال گنگ و بی‌پاسخ فقط سرش را تکان داد با لبخندی ملیح از اتاق خارج شد.
امروز هم برایش با روز‌های دیگر فرقی نداشت. دل بی‌قرارش و قلب نا آرامش لک زده بود برای یک لحظه شنیدن صدای سودا. برای دیدن چهره گندمی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Kameliaparsa، Vahide.s.shefakhah و 9 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان‌نویسی|دانلود رمان جدید
یاد خاطراتی که با او داشت افتاد، برای لحظه‌ای خواست همه چیز را فراموش کند و بی‌خیال تصمیم‌های گرفته‌اش شود ولی دیگر دیر شده بود، هیچ چیز به حالت قبلش باز نمی‌گشت.
گوشی در دستش لرزید.
"بیا، سارا این‌جاست منتظر توئه، تنهام...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Kameliaparsa، Vahide.s.shefakhah و 9 نفر دیگر

Masoumehmolayari

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/6/20
ارسال ها
78
امتیاز واکنش
714
امتیاز
153
سن
29
زمان حضور
2 روز 5 ساعت 53 دقیقه
نویسنده این موضوع
بهترین انجمن رمان نویسی|دانلود رمان جدید
سوپ را داخل خورشت‌خوری مستطیل شکل کشید و داخل سینی گذاشت، نگاهی با حسرت به آشپزخانه انداخت؛ آشپزخانه‌ای که روزی سودا می‌توانست خانمش باشد و امروز حتی دیگر رویش را هم نمی‌توانست ببیند؛ از صبح چیزی نخورده بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان غریبانه می‌بارد | معصومه مولایاری کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Saghár✿، Kameliaparsa، Vahide.s.shefakhah و 9 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا