مشاعره با حرف ژ

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژاله بر لاله فرود آمده هنگام سحر

راست بر عارض گلبوی عرق کرده یار

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژاله بر گل فتاده چون عرقی

که به رحسار یار من باشد

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژغ ژغ دندان اودل می شکست

جان شیران سیه می شد ز دست

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژغ ژغ آن عقل و مغزت را برد

صد هزاران عقل را یک نشمرد

ژرف است محیط این جزیره

خاکش سیه است و آب تیره

ژاله بارید کوچه ها گل شد

رفتن ما به خانه مشگل شد

ژاله و ژوله را حباب کنم

مرغ را گیرم کباب کنم

ژولیده پسر به رآه میرفت

موی سر وی به چاه میرفت

ژاله صبح دانی خبر از چه می دهد

اشکی که شبش پای عزیزی رفته است

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژاژ تا چند سرایی بر شه قاآنی

عرض دانش بر شاهان نه طریق ادب است

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژاله ای بر عارض لاله نشیند در نظر

گر چه سیراب است اما جان ما را شبنمی است

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژالهٔ باران، زده بر لالهٔ نعمان نقط

لالهٔ نعمان شده از ژالهٔ باران نگار

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر

راست چون عارض گلبوی عرق کردهٔ یار

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او

لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست

~XFateMeHX~ · 17/2/22

ژحل لحظه یی دورگردون کند طی

دهد سیرش از اَبَـرَش تیز کامت

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین