خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

★PARDIS★

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/8/19
ارسال ها
491
امتیاز واکنش
1,981
امتیاز
228
زمان حضور
28 روز 3 ساعت 25 دقیقه
نویسنده این موضوع
■○|به نام او|○■

نام رمان: تـازیـانه حیـات!
نویسنده: پـردیـس.ک
ژانر: اجتـماعی، تراژدی، عاشقانه
ناظـر: The unborn
خلاصه رمان: داستان پسری به اسم امیر، که کودکی سخت کار کرد و بی وقفه تلـاش کرد!
بیشتر از سنش میفهمید و همین یکــ مشکل بزرگ بود!
تا جایی که دلـش را به دریا زد و عاشق شد؛ ولـی...


رمان تازیانه حیات | Pardis.k کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، حنانه سادات میرباقری، Ttttt و 5 نفر دیگر

Asal_Zinati

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/2/20
ارسال ها
593
امتیاز واکنش
19,821
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار..
زمان حضور
129 روز 11 ساعت 21 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد رمان تازیانه حیات

نوشتن یک تراژدی خوب، کار آسانی نیست و کمتر رمانی رو دیدم که با وجود ژانر تراژدی، بتوانند احساس غم رو در خواننده به وجود بیاورند، اکثر رمان‌های تراژدی موفق، رمان‌های اجتماعی و رئالیسمی هستند که براساس واقعیت نوشته شده باشند، در این رمان‌‌ها، خواننده بهتر می‌تونه غم رو درک کنه چون در اجتماع هست و خود، تجربه‌های این‌چنین را شنیده یا تجربه کرده است.
حال رمان تازیانه حیات را بر این اساس، می‌توان یک تراژدی نسبتا خوب دانست که قصد در نوشتن زندگی‌نامه امیر دارد.
اولین قسمت یک رمان به جز شناسنامه آن که شامل اسم، خلاصه، ژانر و مقدمه هست، شروع رمان هست که در جذب خواننده نقش اساسی دارد، شروع رمان تازیانه حیات رو شروع‌ای عالی می‌توان نامید، چون سه اصل اولیه رو نویسنده رعایت کرده بود! هم کاراکتر اصلی را معرفی، و اطلاعات ابتدایی رو راجب به اون داده بود، هم از همون اول، تا حدودی به سبک و ژانر اصلی رمان اشاره کرده بود! به عبارتی شروع رمان تازیانه حیات، به خوبی توانست خواننده رو جذب رمان کند!
هدف رمان رو نشون دادن قشر پایین جامعه و رفتارهای نادرست و سطح فکر پایین بعضی از افراد دیدم، هدف رمان به خوبی نمایش داده شد اما خود محتوای رمان، یک سری مشکلات داشت که جلوی پیشرفت آن رو گرفته بود!
مثلا می‌تونم به اطلاعاتی که راجب به شخصیت‌ها داده شده بود، یا همون برداشت خواننده از شخصیت‌ها اشاره کنم:
امیر، پسر کوچک خانواده، از بچگی با سختی بزرگ شده و همین باعث شده بیشتر از سنش بفهمد و از همون کودکی به دنبال کار بگردد...
مادر خانواده، زن زحمت‌کشی هست که رنج زیادی دیده و چون با شوهرش، که مورد رضایت مادرش نبود، ازدواج کرد، به نوعی از خانواده‌اش طرد شد و حال باید به تنهایی بار مشکلاتش رو به دوش بکشد...
پدر خانواده، همیشه مشکلات مردم برایش مهم‌تر از مشکلات خانواده خود بوده و که با پرش زمانی، گفته شد که اعتیاد پیدا کرد...
از رضا و مادربزرگ امیر که بگذریم، می‌بینیم دو شخصیت مانده که به نوعی شخصیت‌های اصلی هستند ولی خواننده هیچ اطلاعاتی راجبشون نداره... نغمه و نسیم!
درسته که رمان راجب به زندگی امیر هست، اما بازهم باید نویسنده حواسش به بقیه کاراکترها هم باشد! من خواننده باید بدونم نغمه و نسیم کی هستند؟ کجا هستند؟ چند سالشونه؟ ویژگی‌هاشون چیه؟ و...
امیدوارم این قسمت رو ویرایش کنید و سعی کنید تاحدودی بتوانید نغمه و نسیم رو به ما نشون بدید و شناسایی کنید!
در بالا گفتم پدر خانواده، مشکلات دیگران را به مشکلات خانوادش ترجیح می‌دهد؛ سوال پیش می‌یاد که چه مشکلاتی؟ رمان هیچ اشاره‌ای به این مورد نکرد!
عجله‌ای در نوشتن رمان نیست، شما می‌تونید سیر رمان رو آرام‌تر کنید و بیشتر به این موارد جزئی، اما مهم رمان بپردازید!
رمان کات می‌خوره و به پنج سال بعد می‌ره و اینجا، خواننده تازه می‌فهمه امیر چند سالش بوده! علاوه بر این خواننده با کاراکتر جدیدی آشنا می‌شه به نام سانیا!
همین‌جا ی اطلاعاتی راجب به سانیا بدهم:
سانیا، دختر 13 ساله‌ای هست که به نظر می‌یاد عاشق امیر هست، ولی ما شاهد این هستیم که با بی‌رحمی امیر را ول می‌کند و با سرکوفت احساسات امیر، او را درهم می‌شکند!
اینجای رمان تازه یه گره به وجود می‌یاد، تازه خواننده اولین گره یا همون معمای رمان رو می‌خواند و برای اولین بار در طول رمان، کنجکاو می‌‌شود که چرا؟ آیا سانیا همانند دختران دیگر است یا هدف خاصی از این کار دارد؟
این اولین‌بارها، کمی برای رمان خطرناک است؛ یکی از نویسندگان بزرگ می‌گوید:
-تا آخرین لحظه‌ی رمانت معمایی برای حل شدن قرار بده!
و ما در صفحه سوم رمان هستیم و تازه اولین معما را می‌خوانیم، درکل اگر بخواهم ساده‌تر بگم: رمان از اول تا قسمت مربوط به سانیا، هیچ هیجان یا ریتم خاصی نداره! تنها ریکشن‌هایی شبیه به خاطرات می‌آیند و می‌روند و باعث هیجان خاصی در رمان نمی‌شوند!
درسته که ژانر رمان معمایی نیست، اما بهتره تو هر ژانر و سبکی، گره‌ها و معماهایی برای مشتاق کردن خواننده به خواندن رمان باشد!
رمان، به خوبی توانست حال و هوای تراژدی رو نشون و پندهایی از اجتماع بده! نویسنده تو انتخاب جملات و چینش کلمات کنار هم، ظرافت خاصی به خرج داد و به نوعی می‌توان گفت بازی با کلمات خواننده، عالی بود و این، رمان رو جذاب و خواننده رو مجذوب رمان می‌کرد!
اما حیف نیست که این رمان که همراه با ذوق نویسنده در انتخاب جملات و کلمات زیبا بود، از توصیفاتی برخوردار نباشد؟
حتی نمی‌شد گفت رمان توصیفات کمی دارد، رمان به کل توصیفاتی ندارد! من فقط می‌دونم موهای سانیا تیره است و بس!
توصیفات که جدیدا به یکی از بزرگترین مشکلات نویسندگان تبدیل شده، در واقع چیز سختی نیست و خیلی هم ساده است! کافیه شما اطلاعات رو از مکان و ظاهر کاراکترها، به صورت آرام آرام در رمان قرار بدید!
کم‌کم و باآرامش، هیچ عجله‌ای در رمان نیست! پس حتما این کار رو بکنید و با کم کردن سرعت رمان، هم توصیفات و هم شخصیت پردازی رو که بالا گفتم، در رمان جا بدید!
البته از این نگذریم که توصیفِ احساسات نویسنده، با کلماتی مثل عالی و بی‌نظیر می‌تونه گفته بشه! من به راحتی می‌تونم خودم رو جای امیر بزارم و احساسات و غم اون رو درک کنم، از این بابت به نویسنده تبریک می‌گم!
رمان لحظه به لحظه می‌گذرد و صحنه‌هایی مثل سقوط مادر امیر و رفتن به بیمارستان، رد می‌شود. حالا به جایی رسیدم که پدر سانیا به طور اتفاقی، امیر رو می‌بینه و پول بیمارستان مادرش رو می‌ده!
چرا اتفاقات فراواقعی؟ اول اینکه حتما باید هرذو خانواده تو یک بیمارستان بودند؟ فرضا قبول! اما اینکه کسی که امیر رو می‌بینه و باهاش درد و دل می‌کنه پدر سانیا باشه، کمی غیر واقعی هست و به رمان لطمه می‌زنه! اتفافات فراواقعی در رمانی مثل تازیانه حیات، بی معنی هستند!
در آخر به طور خلاصه می‌تونم بگم:
رمانی تراژدی و اجتماعی واقعی هست که می‌تونه احساسات خواننده رو به بازی بگیره، اگه نویسنده موارد بالا رو رعایت کنه و از سیر تند رمان بزنه، که چه بهتر!

99/2/28
کادر نقد رمان 98


رمان تازیانه حیات | Pardis.k کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: MĀŘÝM، حنانه سادات میرباقری، Karkiz و 8 نفر دیگر

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
بنام خدا
نقد رمان|تازیانه حیات

وقتی شروع کردم به خوندن این رمان و با خلاصه برخورد کردم. احساس کردم قراره با یه رمان متفاوت مواجه بشم.هرچه خلاصه گنگ و مبهم و هیجانی تر باشه قطعا خواننده رو به خود جذب میکنه، در این مورد نویسنده ی عزیز موفق بوده اید. خلاصه خواننده رو به خود جذب میکنه و به خواننده میگه این رمان متفاوته!باید در مورد نوشتن خلاصه به شما تبریک بگویم.
اما چیزی که این موضوع و عوض کرد محتوای رمانه!اول فکر میکردم قراره با رمان متفاوتی رو به رو بشم اما متاسفانه اینطور نبود، مشابه این جور رمان ها زیاده که بچه کاری باشه و هزار بدبختی را تحمل کند.
قطعا نویسنده میتونه با خلاقیت خودش این شباهت رو از بین ببره.
اگر بخوام کمی بیشتر در مورد اشکالات این رمان بگم در مورد شخصیت پردازیه!درسته که امیر بیشتر از سن خودش میدونه اما سانیا که اینطور نیست!پس چرا مثل یک ادم بالغ رفتار میکنه!هیچ دختری در این سن نمیتونه واقعا عاشق بشه!یا اینکه بخاطر مریضی که داره به دوست پسرش بگه دوست ندارم و به این خاطر ازش جدا بشه این کمی از واقعیت دور است البته برای دختری در این سن!
وقتی کمی بیشتر دقت کردم متوجه شدم شخصیت های پدر امیر در رمان سه بار تغییر کرد، اولش که نوشته شده پدرش مرد خوبیه اما نه برای خانوادش برای مردم!بعد گفتید که پدرش چه شب ها برای خانوادش گریه نکرده!اگه برای خانوادش مرد خوبی نیست، پس چرا باید برای اونا گریه کنه!این شخصیت عوض کردن پدر امیر کمی منو دچار گیجی کرد. البته در مورد خواهران امیر نیز کمی دچار تردید شدم!آیا انها مگر از امیر بزرگتر نبودند؟ پس چطور این رفتار های کودکانه داشتند، جوری که انگار امیر چندین سال از انها بزرگتر است!اگر تفاوت سنی کمی داشتند. چند سالشان است؟ این چیزها باید رعایت بشه.
واما توصیفات، شما در هیج جایه رمان نه توصیفی از مکان کرده اید نه توصیفی دقیق از چهره !درسته نباید توصیفات به حدی باشه که خواننده اذیت بشه اما نه در این حد که توصیف بسیار کم و ناچیز باشه که در ذهن خواننده تصویری ایجاد نشه!رمان مثل یک فیلمه تنها فرقش نداشتن تصویره!پس باید نویسنده کاری کند تصویری خیالی در تصور خواننده شکل ببندد. اما در رمان شما این چنین نیست!این قاعده باید حتما رعایت بشه، کم کم و ارام ارام توصیفات را بیان کنید و تا در رمان پخش بشه این باعث بالا رفتن سطح کیفیت رمان شما خواهد بود.ولی قبل از گفتن دیالوگ ها نوشتن احساس شخصیت بسیار مهمه که این و خوب رعایت کرده بودید و احساس شخصی که می خواست دیالوگ بگه رو بیان کردید.
وقتی رمان و مطالعه میکردم متوجه یه چیزی شدم، در بعضی جاها متن به ادبی تبدیل می شد و در جاهای دیگر به محاوره ای !
اکثر نویسنده ها این و رعایت نمی کنند !برای اینکه سطح رمان خوب باشه پس چه بهتر که این را رعایت کنید. نه اینکه نصف رمان محاوره ای و نص دیگش ادبی!
متن رمان باید کاملا یکدست باشه تا از کیفیت خوبی برخوردار بشه.
حالا اگه اشکالات داشته باشه قطعا این رمان چیز های مثبت زیادی نیز دارد !مثلا مقدمه ی رمان بسیار با اصل رمان مرتبط بود.قطعا هر چیزی که توی رمان نوشته میشه باید با یکدیگر ارتباط داشته باشن تا رمان سطح خوبی داشته باشه و این طور هم بود. مقدمه زیبا و دلنشین و مرتبط با رمان بود.
یا مثلا زاویه ی دید رمان دانای کل بود، دانای کل یک زاویه ی دید سخته چرا که نویسنده به همه ی بخش های رمان و شخصیت ها تسلط کامل داره و این بسیار عالیه که نویسنده بتواند با این زاویه ی دید رمان عالی و بینظیری بنویسد، اگر چه شما با اینکه زاویه ی دیدتان دانای کل بود ولی فقط روی اتفاقاتی که برای امیر رخ میداد میپرداختید عجیب بود، مثلا اون روزی که پدر امیر مادرش را کتک زد اگر انجا را می نوشتید خیلی خوب می شد اما فقط روی امیر زوم بودید و این تفاوت زیادی به اول شخص نداره!
ولی مونولوگ ها نسبتا قوی و سعی در ابراز احساس و غمگین جلوه دادن رمان بود.در این مورد موفق بودید با کلمات بسیار خوب بازی کرده اید و استفاده از فرهنگ لغت خوبی کرده بودید بنظرم و با احساسات خواننده بازی می شد.دقیقا این برمیگرده به اتخاب ژانر و مونولوگ ها خوب تراژدی بودنشان را به نمایش گذاشتند.
ژانر ها نیز همانند مقدمه با رمان همخوانی کامل داشت و ایرادی نمیشه گرفت. همانطور که گفتم رمان تراژدی بودنش را خوب جلوه دادو در کنار آن همچنین عاشقانه بودن و مربوط به اجتماعش نیز !
و البته باید اضافه کنم علائم نگارشی نیز خوب رعایت شده بود.
و اما قوی ترین نقطه بنظرم این انتخاب اسم بود. اسمی جدید و بسیار متفاوت و میشه گفت به رمان مرتبط میشه ، اولش که اسم رمان و دیدم فکر کردم شاید یک رمان ترسناک و فانتزی باشه چون همچین اسم رمانی برام آشنا نبود، ولی وقتی رمان و مطالعه کردم فهمیدم در اشتباه بود.افرین به این حسن سلیقه در انتخاب اسم!
پ.ن:رمان خوبیه با اینکه کمی تکراریه ولی میتونید بهترش کنید.بنظر من این رمان اگه روش کار بشه میتونه خیلی بهتر از اینی که هست بشه به شما پیشنهاد میکنم این اشکالات حالا چه جزئی و چه کلی برطرف بشه تا کیفیت و سطح رمان تان بالا بره.

98/02/29
کادر نقد رمان 98


رمان تازیانه حیات | Pardis.k کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • جذاب
  • پوکر
Reactions: Ryhwn، MĀŘÝM، حنانه سادات میرباقری و 6 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا