- عضویت
- 21/4/19
- ارسال ها
- 5,684
- امتیاز واکنش
- 25,043
- امتیاز
- 473
- زمان حضور
- 82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
سحرگاهان بیدار میشوی
سرمست از عطر شادی
و از پنجرهی کابین بیرون را مینگری
امواج سبز را
روی عرشه پیچیده در پالتو خز
گوش به ضربان آرام موتور میسپاری
و دیگر به چیزی فکر نمیکنی
جز دیدار او
که بدل به ستارهای شده
و آنگاه هر ساعت با هر نسیم شور دریا
جوانتر میشوی
آنا آخماتووا
مترجم : احمد پوری
انجمن رمان نویسی
سرمست از عطر شادی
و از پنجرهی کابین بیرون را مینگری
امواج سبز را
روی عرشه پیچیده در پالتو خز
گوش به ضربان آرام موتور میسپاری
و دیگر به چیزی فکر نمیکنی
جز دیدار او
که بدل به ستارهای شده
و آنگاه هر ساعت با هر نسیم شور دریا
جوانتر میشوی
آنا آخماتووا
مترجم : احمد پوری
انجمن رمان نویسی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
اشعار آنا آخماتووا
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com