خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,869
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
خبرت هست که از خوبی خود بی‌خبری؟
به خدا خوب‌تر از خوب‌تر از خوب‌تری
***
خوش به حال دل فرهاد که در مدت عمر
مزه‌ی تلخ‌ترین خاطره‌اش شیرین است


مشاعره با حرف خ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و SAEEDEH.T

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,232
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر
زان پیشتر که بانگ برآید فلان نمامند

سعدی

خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است

آقاسی

خرقه از پیر فلک دارم و کشکول از ماه
تا به دریوزه شبی پرسه به کویی بزنیم


استاد شهریار


مشاعره با حرف خ

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,437
امتیاز واکنش
51,307
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
خامش که خوش زبانی، چون خضر جاودانی
کز آب زندگانی کور و کر است مردن

خاکی به تو رسیده به از زری رمیده
خاصه دمی که گویی ای بی نوا فقیرم

خود مرد جنگی ام من و می‌دانم
با میخ جنگ تن به تن آسان نیست!

خلعت هر کس بود نوعی دگر
جامه‌ای پوشند کایشان رشته اند

خاک، چون اشکال اقلیدس شد از شاخ گوزن
در بر هر شکل حرفی از خدنگ جان ستان

خورشیدوار از تو منور شده سپهر
جمشید وار از تو مزین شده دیار

خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش بدست خویش بنوشت


مشاعره با حرف خ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,232
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
خوش میروی در جان من
خوش میكنی درمان من
ای دين و ای ايمان من
ای بحر گوهر دار من

مولانا

خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم ،غم سر نیست مرا

امیرخسرودهلوی

خیز تا از در میخانه تنبلی طلبیم
به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم
چون غمت را نتوان یافت مگر در دل شاد
ما به امید غمت خاطر شادی طلبیم.

حافظ


مشاعره با حرف خ

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,972
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
خواهی که گرد کویت دیوانه سر نگردم
چون رو بمن نمودی دیگر ز من مپوشان

( سیف فرغانی )
***
خلعت هر کس بود نوعی دگر
جامه ای پوشند کایشان رشته اند

( شاه نعمت الله ولی )
***
خورشید آسمان عدالت که آفتاب
بر نقطه عدالت او می کند مدار

( صائب تبریزی )


مشاعره با حرف خ

 
  • تشکر
Reactions: parädox

parädox

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,829
امتیاز واکنش
37,849
امتیاز
368
محل سکونت
انتهای راهرو سمت چپ
زمان حضور
60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر
زان پیشتر که بانگ برآید فلان نمامند
سعدی
.........................................................
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم
حافظ
........................................................
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
آقاسی
.........................................................
خال تو آتشی است دل آفتاب سوز
خط تو سایه ای است سیه روی ماه کن
شهریار


مشاعره با حرف خ

 
  • تشکر
Reactions: niloofar.H

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,972
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
خلعت هر کس بود نوعی دگر
جامه‌ای پوشند کایشان رشته اند

خاک، چون اشکال اقلیدس شد از شاخ گوزن
در بر هر شکل حرفی از خدنگ جان ستان

خورشیدوار از تو منور شده سپهر
جمشید وار از تو مزین شده دیار

خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش بدست خویش بنوشت


مشاعره با حرف خ

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,232
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
خلعت هر کس بود نوعی دگر
جامه‌ای پوشند کایشان رشته اند

خاک، چون اشکال اقلیدس شد از شاخ گوزن
در بر هر شکل حرفی از خدنگ جان ستان

خورشیدوار از تو منور شده سپهر
جمشید وار از تو مزین شده دیار

خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش بدست خویش بنوشت
خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم

حافظ


خالی که به شیوه پای بست لـ*ـب تست
همچون دلم آشفته و سرخوش لـ*ـب تست
بسیار دلش خون مکن و روزی چند
نیکو دارش، که زیر دست لـ*ـب تست

اوحدی


خزان هجر بر این بـ*ـو*ستان نیابد دست
نسیم تفرقه در این چمن نجوید راه
مرا به وصل تو ای گل امیدواری نیست
شب فراق دراز است و عمر من کوتاه

رهى معيرى


مشاعره با حرف خ

 

Saghár✿

سرپرست بخش عمومی
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
نگارشگر انجمن
کپیست انجمن
  
عضویت
28/2/20
ارسال ها
4,437
امتیاز واکنش
51,307
امتیاز
443
محل سکونت
☁️
زمان حضور
122 روز 21 ساعت 18 دقیقه
خدا گر ز حکمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
***
خدا آن ملتي را سروري داد
که تقديرش بدست خويش بنوشت
***
خانه قرضدار هر جا هست
ملک الموت را نظر گاهست


مشاعره با حرف خ

 

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
5,690
امتیاز واکنش
21,232
امتیاز
423
زمان حضور
44 روز 20 ساعت 35 دقیقه
خیز تا از در میخانه تنبلی طلبیم
به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم

حافظ

خم ابروی تو سر مشق کدام استاد است
که خرابات دلم در پی اوآباد است

شهریار


خوش برانیم سوی بیشه شیران سیاه
شیرگیرانه ز شیران سیه نگریزیم

مولانا


مشاعره با حرف خ

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا