نویسنده این موضوع
شب، به پایکوبی در میآید.
نگاه، در نگاه گره میخورد و صدا،
مرتبهای دیگر رسوخ میکند در گلو!
مثل یک پژواک و شاید هم مانند چهرهای از یک تلاطم گذشته.
دبنگ... دبنگ...
به سخره کشید میشود، حال!
جریانی هرفت، خط میکشد بر گونهی زخمیِ زندگیام.
به "کمک" بگویید پریشان حالی چشم انتطارش است.
#نوشین_سلمانوندی
نگاه، در نگاه گره میخورد و صدا،
مرتبهای دیگر رسوخ میکند در گلو!
مثل یک پژواک و شاید هم مانند چهرهای از یک تلاطم گذشته.
دبنگ... دبنگ...
به سخره کشید میشود، حال!
جریانی هرفت، خط میکشد بر گونهی زخمیِ زندگیام.
به "کمک" بگویید پریشان حالی چشم انتطارش است.
#نوشین_سلمانوندی
منتخب الف.نون | Noushin_salmanvandi کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com