خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست
بلکه آنست سلیمان که ز ملک آزادست

آنکه گویند که برآب
نهادست جهان
مشنو ای خواجه که چون درنگری بر بادست

هر نفس مهر فلک بر دگری می‌افتد
چه توان کرد چون این سفله چنین افتادست

دل درین پیرزن عشوه گر دهر مبند
کاین عروسیست که در عقد بسی دامادست

یاد دار این سخن از من که پس از من گوئی
یاد باد آنکه مرا این سخن از وی یادست

آنکه شداد در ایوان ز زر افکندی خشت
خشت ایوان شه اکنون ز سر شدادست

خاک بغداد به مرگ خلفا می‌گرید
ورنه این شط روان چیست که در بغدادست

گر پر از لاله سیراب بود دامن کوه
مرو از راه که آن خون دل فرهادست

همچو نرگس بگشا چشم و ببین کاندر خاک
چند روی چو گل وقامت چون شمشادست

خیمه‌ی انس مزن بردر این کهنه رباط
که اساسش همه بی موقع و بی بنیادست

حاصلی نیست بجز غم ز جهان خواجو را
شادی جان کسی کو ز جهان آزادست

انجمن رمان نویسی


اشعار خواجوی کرمانی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
دیگران را عیش و شادی گر چه در صحرا بود

عیش ما هر جا که یار آنجا بود آنجا بود


هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک

کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود


تنگ چشمان را نیاید روی زیبا در نظر

قیمت گوهر چه داند هر که نابینا بود


از نکو رویان هر آنچ آید ، نکو باشد ولی

یار زیبا گر وفاداری کند زیبا بود

انجمن رمان نویسی


اشعار خواجوی کرمانی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا
چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا
اگرم زار کشی می‌کش و بیزار مشو
زاریم بین و ازین بیش میازار مرا

******

دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب
تا روز نخفتیم من و شمع جگر تاب

انجمن رمان نویسی




اشعار خواجوی کرمانی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا