مشاعره با حرف ج

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جهان سر به سر حکمت و عبرت است

چـــرا بهــــره ی ما همــــه غفلت است

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جام می در دور می بینم که می گردد مدام

جاودان بزمی چنین ما را مهیا کرده اند

( ساه نعمت الله ولی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جــانم به لـ*ـب رسید و لبـم بر لـ*ـبش نخـورد

بــــر روی مــــن ز مهـــر تبسّم نمـــی کند

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جدایی تا نباشد دوست قدر دوست کی داند

شکستـه استخــوان دانـد بهــای مومیایی را

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جز با دل شکسته ترا کار زار نیست

خود را نگاه دار، که بر قلب می زنی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جهنده بر زمین خوش بادپایی

پرنده در هوا فرخ همایی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جمله را دل در طلب چون خم بجوش

لیک آن سر خیل مخموران خموش

moh@mad · 21/2/22

~XFateMeHX~ گفت:
جمله را دل در طلب چون خم بجوش

لیک آن سر خیل مخموران خموش

جان رفت و سوزد از تو دل ناتوان هنوز
شد خاک دیدهٔ مژه ام خون فشان هنوز

ای عالم فراغ، مروت، که هست زان
جان های زخم خورده ز پی دوان هنوز

~XFateMeHX~ · 22/2/22

جهان سر به سر حکمت و عبرت است
چرا بهره ی ما همه غفلت است

~XFateMeHX~ · 22/2/22

جوانمرد و خوشخوی و بخشنده باش
چو حق بر تو پاشد تو بر خلق پاش

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی