مشاعره با حرف ج

~XFateMeHX~ · 15/2/22

جان بهای نظری، چشم توام فرمان داد

عذر بپذیر که این قیمت فرمانی بود

( امیر خسرو دهلوی )

~XFateMeHX~ · 15/2/22

جـذبــه عاشق اثـــــر در سنگ خـارا می کند

کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند

صائب تبریزی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جان و دل و عقل هر سه هستند

در عشق تو چون دو چشم یک تن

( سیف فرغانی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جای او دیده خونبار شد، ای اشک، برو

هر دم از خون دل آغشته مکن جایش را

( هلالی جغتایی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جان فشان و راه کوب و راد زی و مرد باش

تا شوی باقی چو دامن بر فشانی زین دمن

( رشید الدین میبدی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جانـــــم بگیـــــــــــر و صحبت جانانــــه ام بخش

کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

هوشنگ ابتهاج

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جهانیان را بسیار امیدهاست بدو

وفا کناد بفضل آن امیدها یزدان

( فرخی سیستانی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جانی که خلاص از شب هجـران تو کردم

در روز وصــــال تــــو بــــه قربـــان تو کردم

فروغ بسطامی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جای مهتاب، بـه تاریکی شب ها تو بتاب

من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند

فریدون مشیری

~XFateMeHX~ · 17/2/22

جان بهای نظری، چشم توام فرمان داد

عذر بپذیر که این قیمت فرمانی بود

( امیر خسرو دهلوی )

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی