خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
«بسم رب القلم و مایسطرون»
نام رمان: پیشت بمانم؟
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، درام
نام نویسنده: Yeganeh Yami
نام ناظر: N.A.M.W
خلاصه:
جنگیدن در ذاتم نبود اما؛ برای تو جنگجو هم شدم.
برای داشتنت با جهانی جنگیدم و تو... لعنت بر عشق که از روز ازل نفرینمان کرد!
برایت هر کاری می‌کردم؛ هر کاری...
به غنچه نوپای خوشبختی مان قسم!
اما...
این دم رفتن پاسخم را می‌دهی؟! چطور توانستی مرا رها کنی؟
چطور توانستی اشک‌هایم را ببینی و بی تفاوت از کنارم عبور کنی..
بعد از تمام آن روزهایی که با هم داشتیم انتظار وفا نداشتم ولی... حقم جفا نبود؟ بود؟!
من به نتیجه این بازی راضیم..
من باختم!
اما... تو بردی؟


رمان پیشت بمانم؟ | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿، elnaź вαnσσ و 3 نفر دیگر

Asal_Zinati

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/2/20
ارسال ها
593
امتیاز واکنش
19,821
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار..
زمان حضور
129 روز 11 ساعت 21 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد رمان پیشت بمانم؟

_پیشت بمانم نامی است که در همان ابتدا، ذهن ما رو به سمت ژانر عاشقانه، و تا حدودی ژانر تراژدی می‌برد. با دیدن این نام، خواننده به یاد دو فرد می‌افتد که یکی از آنها از دیگری، عاجزانه تقاضای ماندن می‌کند و این با محتوای رمان، هماهنگ است.
_ژانرها:
اجتماعی و عاشقانه و درام!
عاشقانه_تراژدی_اجتماعی(با شرط)
درام سبک است نه ژانر! پس در بین ژانر ها قرار نمی‌گیرد. شما می‌توانید بجای درام از ژانر "تراژدی" استفاده کنید که با رمان هماهنگ است.
ژانر اجتماعی، بیانگر مشکل و یا واقعه‌ای در جامعه است که تا به این‌جای رمان دیده نمی‌شد. اگر قرار است در ادامه، این ژانر هم در رمان دیده شود، درست است وگرنه اجتماعی رو از بین ژانر‌ها حذف کنید.

_خلاصه از عاشق جنگجویی سخن می‌گفت که برای معشـ*ـوقه‌اش، می‌جنگد و هرکاری می‌کند اما سرانجام، نتیجه‌ای نمی‌گیرد و معشـ*ـوقه‌اش، او را به هر دلیلی رها می‌کند و این، با محتوا و اسم رمان هماهنگ است.
خلاصه از زبان اول شخص بود که ژانرها رو پوشش می‌داد. اما بهتر است سه نقطه(...) ها رو از خلاصه حذف کنید تا کیفیت کار پایین نیاید!

_مقدمه هم مانند خلاصه، صحبت از همان فرد می‌کند اما این بار فرد مذکور تصمیم ماندن گرفته است و امید دارد که معشـ*ـوقه‌اش، راضی به ماندن وی باشد. اسم رمان "پیشت بمانم" با کلمه‌ی "بمان برایم" در مقدمه، تناقض جالب و جذابی دارد و نوید خوشی برای خواننده است.
_شروع، هماهنگ با خلاصه، مقدمه و ژانرها بود؛ خواننده رو کنجکاو به دانستن ماجرا می‌کرد و از کلیشه‌ها نیز به دور بود. اما بهتر است فاصله‌های بین متن و سه نقطه(...) ها رو پاک کنید.
_نثر رمان ادبی است و خواننده با یک نگاه کلی به متن، متوجه‌ی قوی بودن رمان شما می‌شود. امیدواریم در ادامه نیز، همینطور یکدست و تمییز بنویسید!
_مونولوگ‌ها و دیالوگ‌ها قوی و پر قدرت نوشته شده بودند و درکل، دیالوگ اضافه‌ای در رمان دیده نمی‌شد. اما یک نکته...
دیالوگ‌ها نباید رگباری باشند! همینطور پشت سر هم دیالوگ ننویسید؛ اینطوری هم خواننده رد کسی رو که حرف میزنه گم می‌کنه؛ هم تصویر پردازی موفقی نداره!
شما می‌توانید بین هر دیالوگ تا دیالوگ بعدی، حالت کاراکتری که حرف می‌زند رو توصیف کنید!

مطمئنا با این کار، سطح رمان پیشرفته‌تر خواهد شد.
_شخصیت پردازی قوی و تاحدودی به غیر از کلیشه‌ها بود.
لیلا دختری مومن و منطقی است که به تازگی طعم عشق را چشیده و از آنکه عشق او احساسی زود گذر باشد، هراس دارد!
صدرا مردی شوخ‌طبع و غیرتی است که سعی می‌کند در تمامی شرایط، با شوخی و خنده، ذهن‌ها رو از مشکلات دور کند!
حاج‌رضا فردی باایمان و منطقی؛ و مادر لیلا و صدرا زنی دیکتاتور است که در اینجا، دیکتاتور بودن این شخصیت کمی مبهم است!
و دیگر کاراکترها...
در کل این خانواده، جوی صمیمی و تا حدودی مذهبی دارند که نویسنده به خوبی توانسته این رو به تصویر بکشد!

_خواننده وقتی رمانی رو میخونه، برای خودش تصویر ذهنی‌ ایجاد می‌کنه! پس این وظیفه‌ی نویسنده است که در هر صحنه، ویژگی های اون رو توصیف کنه و این یعنی توصیفات در رمان!
فقدان توصیف در رمان شما به شدت احساس می‌شد!

*چهره: منِ خواننده، به هیچ عنوان تصویری از ظواهر کاراکترها نداشتم! کاراکترهای اصلی چون لیلا، صدرا، امیر، و... وحتی کاراکترهای فرعی رمان! ظواهر رو توصیف کنید، آرام و باتکرار! کم‌کم به خواننده سرنخ بدید تا زمانی که تصویر موفقی از شخصیت‌ها داشته باشد! بعد از اون فقط محض یادآوری، تکرار کنید!
مثال:

چشمان مشکی‌ پر از اشکم را به او دوختم.
کمی بعد...
دستی به موهای مشکی‌ام کشیدم.
به همین ترتیب :)
*مکان: رمان مثلِ فیلم هست؛ فیلمی در ذهن خواننده! پس باید تمامی شرایط برای تصویرسازی خواننده مهیا باشه پس مکان هم مانند چهره باید آرام‌آرام توصیف بشه!
*حالت و احساسات: تقریبا رعایت شده بود اما می‌توانست خیلی بهتر از این باشد. همانطور که بالا گفتم، پیش از هر دیالوگ می‌توانید این کار رو انجام دهید.

_سیر و پرش‌های زمانی!
سیر هر رمان به معنای سرعت آن رمان است. سیر رمان شما کاملا مناسب بود؛ بهتره به همین منوال ادامه بدهید.
پرش‌های زمانی به موقع و حساب شده بودند و خواننده رو از ادامه دادن به رمان دلسرد نمی‌کردند.
در حقیقت رمان "پیشت بمانم؟" روایتی از دو زمان حال و گذشته است که شما، به خوبی توانستید آن را بوجود بیاورید.
برای پرش‌های زمانی، فقط از سه ستاره(***) استفاده کنید! این موضوع در اوایل رمان رعایت شده بود اما بعد به (...) تغییر پیدا کرد!
همه رو یکدست کنید.

_غلط املایی و یا تایپی در رمان شما دیده نمی‌شد و این یک امتیاز مثبت به حساب میاد!
علائم نگارشی رو رعایت کرده بودید البته جز (!) که علاقه وافری به استفاده ازش داشتید. سعی کنید (!) رو فقط در جای ضروری خود، استفاده کنید.
پیشوند "ها" و "می" و پسوند "تر" و کلمات مرکب رو با نیم‌فاصله از هم جدا کنید.

گل ها/گل‌ها/می روم/می‌روم/بزرگتر/بزرگ‌تر

فرمول نیم‌فاصله: shift+crtl+2

همانطور که قبلا هم گفتم تمامی(...) ها رو از مونولوگ‌ها حذف کنید و علائم نگارشی رو جایگزین آنها کنید و در آخر، بین متن فاصله نزارید!
***
رمان پیشت بمانم رمانی عاشقانه و صمیمی است که خواننده، به خوبی می‌تواند با آن همراه بشود و حس ناب عاشقی رو در تمامی صحنه‌های آن احساس کند!

تبریک به شما بابت نوشتن رمانی این‌چنین!
99/1/5
کادر نقد رمان 98


رمان پیشت بمانم؟ | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: LIDA_M، MĀŘÝM، Narín✿ و 5 نفر دیگر

yeganeh yami

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,025
امتیاز واکنش
17,409
امتیاز
323
سن
21
محل سکونت
زیر گنبد کبود
زمان حضور
92 روز 19 ساعت 14 دقیقه
نویسنده این موضوع
ممنون از نقد کامل و به جاتون!
حتما تصحیحشون می کنم.


رمان پیشت بمانم؟ | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
Reactions: MĀŘÝM، Saghár✿، Narín✿ و 3 نفر دیگر

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,887
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
به نام آنکه من و تو هر دو می‌پرستیم، آنکه به جسم روح و جان و به ذهن اندیشه و خیال بخشید؛ خدا
نقد و بررسی رمان پیشت بمانم
زیاد طرفدار رمان اجتماعی نیستم و کارهای سوررئال را ترجیح می‌دهم اما به دلایلی ابتدا به اجبار این رمان را دنبال کردم. کمی که گذشت واقعا احساس کردم منتظرم نویسنده بنویسد و بنویسد و من از قلم پخته‌اش لـ*ـذت ببرم. هر چند ضعف‌هایی هست و نویسنده جای پیشرفت بسیاری دارد اما قلمش به دل می‌نشیند. یکی از مهم‌ترین نقاط قوت رمان توانایی روایت همزمان چند زمان است که بیش از هر چیز چشم مرا گرفت. این رمان بهترین رمان چند زمانی بعد از "عابر بی‌سایه" است که خوانده‌ام. حقیقت این است که چند زمانی نوشتن چندان هم راحت نیست و بیشتر نویسنده‌ها یا اصلا طرفش نمی‌روند یا با سرتیتر حال"، "گذشته" و "فلش‌بک" مشخص می‌کنند که در کدام زمانند در حالی که این اساسا اشتباه است. نویسنده باید آنقدر در چنین روایتی ماهر باشد که کاری کند خواننده خود متوجه زمان صحنه شود که در رمان پیشت بمانم به وضوح این مهارت به چشم می‌خورد. شخصیت دختر ماجرا، لیلا، بازیگوش نیست و شخصیت پسر ماجرا، امیرارسلان، مغرور نیست که این خود نقطه‌قوتی جدای از شخصیت‌پردازی به حساب می‌آید. تبریک! رمانی که پسر داستان مغرور و دختر داستان بازیگوش نیست حقیقتا نایاب است! من در پست اول به خوبی دریافتم که صدرا شوخ و بذله‌گو و مادر لیلا و صدرا، نسترن، زنی تقریبا مستبد است و اینطور نبود که نویسنده بگوید مادر لیلا و صدرا زنی مستبد بود و... صدرا مردی شوخ و بذله‌گو بود و... بلکه این را با عمل شخصیت‌ها نشان داده بود. در همان دو پست ابتدایی مشخص شد که مریم خاله‌ی لیلا یکی از بهترین دوستانش است و لیلا دختری منطقی و تا حدودی هم شلخته است.
قریب به بیست نفر بیرون رفتند.
این جمله. تا آنجایی که من می‌دانم دانشجوهای بازیگوش و قانون‌شکنی که با این شرایط موافق نیستند از آن دسته انسان‌هایی هم نیستند که به این زودی تسلیم و کلاس را ترک کنند. آن‌ها می‌مانند و سعی می‌کنند کلاس را به هم بریزند. این بخش را باور نکردم.
ضعف توصیف در داستان به خوبی حس می‌شد. من هیچ نظری درباره‌ی چهره‌ی شخصیت‌ها نداشتم و نمی‌توانستم آن‌ها را تصور کنم. همچنین توصیف مکان و حالات. ذکر حالات و احساسات به نسبت بقیه خوب بود اما خیلی بهتر از این‌ها می‌توانست باشد. دیالوگ‌های رگباری با ذکر حالات میانشان جذاب‌تر و لـ*ـذت‌بخش‌تر می‌شوند. بهتر است اینقدر رگباری دیالوگ ننویسید هر چند پیشرفت در این مسئله از ابتدای رمان تا حالا به چشم می‌خورد و در پست‌های آخر به حد مطلوب رسیده اما توصیه می‌کنم پست‌های ابتدایی را هم ویرایش کنید.
آقای دکتر دیگه نمیان؟
سولماز به عنوان یک فرد بزرگسال این را درک نمی‌کند که نبود امیر برای لیلا دردناک است و این سوال بچگانه را می‌پرسد؟ آن هم سولمازی که از دست دادن عزیز را تجربه کرده.
قلم پر احساسی دارید. می‌توانید لبخند به لـ*ـب بنشانید و اشک به چشم. سعی بر قلم زدن صحنه‌های احساسی گاهی اوقات نه تنها اشک به چشم من نمی‌نشانند که حتی پوزخندی بر جای می‌گذارند اما خوشبختانه در پیشت بمانم شاهد چنین صحنه‌ای نبودیم.
بخشی که امیر لیلای در راه مانده را پیدا کرد کلیشه‌ای بود. پیشت بمانم کار فوق‌العاده‌ای است و چنین صحنه‌ی کلیشه‌ای‌ای زیبنده نیست. متن ادبی و دیالوگ‌ها محاوره‌ای است که نشان می‌دهد نویسنده به اصول نوشتن واقف بوده و در میان سیل رمان‌های سایتی محاوره‌ای این خود یک امتیاز برای پیشت بمانم است.
- با اجازتون. شب خوش!
- فرجامت خوش پسرم. خدا به همرات!
چه دعایی! او خوشی را برای یک شب از خداوند خواسته بود و حاج رضا پایانی خوش!
چقدر دید این مرد باز بود!

این انتظار را از پیشت بمانم دیگر نداشتم! درک نمی‌کنم چرا نویسنده‌ها فکر می‌کنند هر جا که توانستند باید سخن بزرگان و حکایت‌های معروف بچپانند و این سطح رمان را بالا می‌برد.
مردی که نمی‌تواند همسرش را مادر کند.
این مسئله می‌توانست خیلی حل معمای جذاب‌تری باشد اگر به این زودی فاش نمی‌شد.
عقاید مذهبی نویسنده، احترام به مادر، چشم نداشتن به نامـ*ـوس دیگران و... در رمان کاملا اثر گذاشته‌اند اما بهتر است فراموش نکنیم نوشته‌ای خوب است که گرایش مذهبی نداشته باشد.
همچنین درک نمی‌کنم بعد از ماجراهای میان داوود و حاج رضا چطور کاملا به طور اتفاقی لیلا و امیر با هم آشنا شدند آن هم در تهرانی به این بزرگی. بهتر نبود دلیل منطقی‌تری وجود می‌داشت؟
حالا که کمی در رمان جلوتر رفتیم گویی حرف دل زنانی چون من را از زبان لیلا می‌شنویم. مگر عار است برای یک زن تحصیلات داشتن؟ می‌شود گفت پیشت بمانم کاری فمنیستی هم هست اما نه چندان شدید و جبهه‌گیرانه.
پیشت بمانم به افراد مذهبی، فمنیست‌ها و اجتماعی‌دوستان توصیه می‌شود.
قلمتان مانا
با احترام فراوان و علاقه‌ی بی‌پایان
نرگس علی اوغلی
فروردین ماه سال هزار و سیصد و نود و نه


رمان پیشت بمانم؟ | yeganeh yami کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Narín✿، MĀŘÝM، آیدا رستمی و 2 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا