خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Natasha

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/8/19
ارسال ها
394
امتیاز واکنش
8,225
امتیاز
263
محل سکونت
جنوب
زمان حضور
32 روز 7 ساعت 4 دقیقه
نویسنده این موضوع
خروسی بود بال و پرش رنگ طلـا ، انگاری پيرهنی از طلـا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمایی می كرد .

خروس ما اينقدر قشنگ بود كه اونو خروس زری پيرهن پری صدا می كردند .

خروس از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلـا سرش می آمد، برای همين

سگ هميشه مواظبش بود تا اتفاقی برای اون نيافته

یک روز سگ آمد پيش خروس زری پيرهن پری ،

بهش گفت : خروس زری جون .

خروسه گفت :‌ جون خروس زری

سگ گفت : پيرهن پری جون

خروس : جون پيرهن پری

سگ : می خوام برم به كوه دشت ، برو تو لـانه ، نكنه بازم گول بخوری ، درو روی كسی باز نكنی؟

خروس گفت : خيالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .

سگ رفت ، بی خبر از اينكه روباه منتظر دور شدن اون بود . همينكه سگ حسابی دور شد ،

روباه ناقلـا جلوی لـانه خروس زری آمد تا نقشه اش را عملی كند ،

جلوی پنجره ايستاد و شروع كرد به آواز خواندن :

ای خروس سحری

چشم نخود سينه زری

شنيدم بال و پرت ريخته

نذاشتن ببينم

نكنه تاج سرت ريخته

نذاشتن ببينم

خروس زری كه به خوشگلی خودش افتخار ميكرد خيلی بهش بر خورد ، داد زد:

نه بال و پرم ريخته ، نه تاج سرم ريخته .

روباه گفت اگه راست ميگی ، بيا پنجره رو بازكن تا ببينمت .

خروس مغرور پنجره رو باز كرد و جلوي پنجره نشست و گفت :

بيا اين بال و پرم ، اينم تاج سرم .

و همينكه خروس سرش رو خم كرد كه تاجش و نشون بده ، روباه پريد و گردن خروس را گرفت .

خروس داد و فریاد زد كمک ، كمک که بلکه سگ به دادش برسه .

سگ با گوشهای تيزش صدای خروس را شنيد و به طرف صدا دويد .
دويد و دويد تا به روباه رسيد .

از روباه پرسيد: آی روباه حقه باز خروس زری را نديدی ؟

روباه كه دهان خروس رو بسته بود و اونو توی كوله پشتی انداخته بود ،‌

شروع كرد به قسم خوردن كه والـا نديدم ، من از همه چيز بی خبرم ،

و پشت سر هم قسم می خورد . يكدفعه چشم سگ به كوله پشتی افتاد و گفت :‌

قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟

روباه تازه متوجه شد كه دم خروس از كوله پشتی اش بيرون آمده ،

پس كوله پشتی رو انداخت و تا می توانست دويد تا از دست سگ نجات پيدا كند .

و خروس زری پيرهن پری هم همراه سگ به خانه برگشتند .

وقتی كسی دروغی میگه ، ولی نشانه ایی وجود داشته باشه

كه حرف او را نقض كنه از اين ضرب المثل استفاده می شود .


رمان ۹۸ | دانلود رمان جدید

رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی



داستان ضرب المثل قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا