- عضویت
- 18/3/18
- ارسال ها
- 1,878
- امتیاز واکنش
- 18,048
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Tabriz
- زمان حضور
- 38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
کتاب خرمگس با عنوان اصلی The Gadfly اثری از اتل لیلیان وینیچ است که برای اولین بار در سال ۱۸۹۷ منتشر شد. پدر اتل لیلیان وینیچ پروفسور ریاضیات بود و مادرش درباره مسائل اجتماعی مقالاتی مینوشت. جرجی اورست، عموی مادر او، جغرافیدان مشهوری بود و مرتفعترین قله جهان نیز، به پاس تحقیقات وی، در سلسله جبال هیمالیا، «اورست» نام گذاری شده است.
کتاب خرمگس تاکنون به هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و بیش از بیست زبان دیگر ترجمه شده است.
خسرو همایونپور – مترجم کتاب – مقدمه مهمی نوشته است که برای فهم هرچه بهتر کتاب لازم است. ما نیز برای اینکه خلاصه داستان کتاب خرمگس را بهتر بازگو کنیم، قسمتی از این مقدمه را در اینجا نقل میکنیم:
در کتاب خرمگس فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان ۳۰ تا ۴۰ قرن نوزدهم ترسیم شده است. در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم شد و عملا در اشغال ارتش اتریش بود. رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت میکرد. ملت ایتالیا نیز در زیر این یوغ دوگانه رنج میبرد و ستم میدید.
مردم پیشرو ایتالیا، لزوم اتحاد این کشورها و ایجاد یک دولت واحد را احساس کرده بودند و به خاطر استقلال ملی بر ضد فرمانروایی اتریشیها به مبارزه میپرداختند.
در سال ۱۸۳۱، «ژوزف مازینی»، انقلابی مشهور ایتالیا که از میهن خود رانده شده بود، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایهگذاری کرد. «ایتالیای جوان» که هرگز از تعقیب پلیس در امان نبود نقش مهمی را در مبارزه ملت ایتالیا، که فقط در سال ۱۸۷۰ موفق به اتحاد کشور شد، ایفا مینمود.
آغاز وقایع رمان، مربوط به سال ۱۸۳۳ است. آن سال در نواحی مختلف ایتالیا مردم دست به قیامهای مسلحانه میزدند. اتریشیها با دستیاری حکومتهای محلی، قیامهای مردم را با قساوتی بیسابقه درهم میشکستند.
اما در این رمان، ما با تصویر شورشهای مردم و قیام مسلحانه، که از پدیدههای خاص آن مرحله از نهضت آزادیخواهی ملت ایتالیا بود، مواجه نمیگردیم.
ظاهرا همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده است.
خلاصه کتاب خرمگس
شخصیت اصلی این رمان، آرتور است. پسر جوانی که گذشته مبهی دارد و شاگرد مونتانلی، پدر روحانی و مدیر آموزشگاه طلاب است. رابـ*ـطه آرتور با مونتانلی چیزی بیش از یک رابـ*ـطه شاگرد و استادی است و به نظر میرسد پیوند عمیقی میان آنها برقرار باشد. آرتور پدر و مادر خود را از دست داده است و چند برادر ناتنی دارد که با آنها رابـ*ـطه خوبی ندارد. کودکی را در تنهایی سپری کرده و به همین خاطر تا این حد با پدر روحانی رابـ*ـطه خوبی دارد.
آرتور در قسمتی از کتاب، در مورد پدر روحانی چنین میگوید:
پس از اولین جلسه اعتراف، تدریس مرا به عهده گرفت. از زمانی که وارد دانشگاه شدم تاکنون، در هرگونه مطالعه خارج از دروسم به من کمک کرده است. نسبت به من بیاندازه لطف داشته است؛ آن قدر که مشکل بتوانید مجسم کنید. (کتاب خرمگس – صفحه ۵۴)
آرتور عضو سازمان «ایتالیای جوان» نیز میباشد. جمعیتی که هدف آن بیرون راندن ارتش اتریش از کشور با کمک مردم است. اما از مسائل و کارهایی که در این سازمان انجام میدهد، کلمهای با پدر روحانی صحبت نمیکند و به شکلی سازمان «ایتالیای جوان» خط قرمز اوست. در همین حال او دلباخته دختری به نام جما هم هست اما جما عاشق یکی دیگر از افراد سازمان «ایتالیای جوان» یعنی بولا است.
در ادامه، با نقشه زیرکانه جاسوسان اتریش، آرتور ناخواسته و بدون اینکه بداند در دام افتاده است، حقایقی را در رابـ*ـطه با سازمان فاش میکند که منجر به دستگیری بولا نیز میشود. طی یک سری از اتفاقات، آرتور مجبور به فرار از کشورش میشود. فراری که زندگیاش را به جهنم تبدیل میکند.
سیزده سال بعد، آرتور با نام مستعار خرمگس وارد داستان میشود. کسی که «ایتالیای جوان» او را به خاطر مهارتهایی که دارد استخدام میکند. اما اکنون کسی او را نمیشناسد. چهره و بدن او در اثر سختیها و زخمها به کلی عوض شده و او را به آدم دیگری تبدیل کرده است. ولی چیزی که همچنان در وجود آرتور شعلهور است، ایمان او به آزادی ایتالیا و عشقاش به جماست.
همهی آنچه که در اینجا به شکل خلاصه بیان شد، به نحوی مقدمه داستان است و داستان کتاب بسیار هیجانانگیزتر دنبال میشود.
انجمن رمان نویسی
رمان98
کتاب خرمگس تاکنون به هلندی، آلمانی، لهستانی، عبری، روسی، فرانسوی، چینی، مجارستانی، ژاپنی و بیش از بیست زبان دیگر ترجمه شده است.
خسرو همایونپور – مترجم کتاب – مقدمه مهمی نوشته است که برای فهم هرچه بهتر کتاب لازم است. ما نیز برای اینکه خلاصه داستان کتاب خرمگس را بهتر بازگو کنیم، قسمتی از این مقدمه را در اینجا نقل میکنیم:
در کتاب خرمگس فعالیت سازمان «ایتالیای جوان» طی سالیان ۳۰ تا ۴۰ قرن نوزدهم ترسیم شده است. در آن عصر، پس از قلع و قمع ارتش ناپلئون، سراسر ایتالیا به هشت کشور جداگانه تقسیم شد و عملا در اشغال ارتش اتریش بود. رئیس کلیسای کاتولیک، پاپ رم، از اشغالگران اتریشی حمایت میکرد. ملت ایتالیا نیز در زیر این یوغ دوگانه رنج میبرد و ستم میدید.
مردم پیشرو ایتالیا، لزوم اتحاد این کشورها و ایجاد یک دولت واحد را احساس کرده بودند و به خاطر استقلال ملی بر ضد فرمانروایی اتریشیها به مبارزه میپرداختند.
در سال ۱۸۳۱، «ژوزف مازینی»، انقلابی مشهور ایتالیا که از میهن خود رانده شده بود، سازمان مخفی «ایتالیای جوان» را پایهگذاری کرد. «ایتالیای جوان» که هرگز از تعقیب پلیس در امان نبود نقش مهمی را در مبارزه ملت ایتالیا، که فقط در سال ۱۸۷۰ موفق به اتحاد کشور شد، ایفا مینمود.
آغاز وقایع رمان، مربوط به سال ۱۸۳۳ است. آن سال در نواحی مختلف ایتالیا مردم دست به قیامهای مسلحانه میزدند. اتریشیها با دستیاری حکومتهای محلی، قیامهای مردم را با قساوتی بیسابقه درهم میشکستند.
اما در این رمان، ما با تصویر شورشهای مردم و قیام مسلحانه، که از پدیدههای خاص آن مرحله از نهضت آزادیخواهی ملت ایتالیا بود، مواجه نمیگردیم.
ظاهرا همه توجه نویسنده به تصویر کاراکتر قهرمانی یک فرد انقلابی معطوف بوده است.
خلاصه کتاب خرمگس
شخصیت اصلی این رمان، آرتور است. پسر جوانی که گذشته مبهی دارد و شاگرد مونتانلی، پدر روحانی و مدیر آموزشگاه طلاب است. رابـ*ـطه آرتور با مونتانلی چیزی بیش از یک رابـ*ـطه شاگرد و استادی است و به نظر میرسد پیوند عمیقی میان آنها برقرار باشد. آرتور پدر و مادر خود را از دست داده است و چند برادر ناتنی دارد که با آنها رابـ*ـطه خوبی ندارد. کودکی را در تنهایی سپری کرده و به همین خاطر تا این حد با پدر روحانی رابـ*ـطه خوبی دارد.
آرتور در قسمتی از کتاب، در مورد پدر روحانی چنین میگوید:
پس از اولین جلسه اعتراف، تدریس مرا به عهده گرفت. از زمانی که وارد دانشگاه شدم تاکنون، در هرگونه مطالعه خارج از دروسم به من کمک کرده است. نسبت به من بیاندازه لطف داشته است؛ آن قدر که مشکل بتوانید مجسم کنید. (کتاب خرمگس – صفحه ۵۴)
آرتور عضو سازمان «ایتالیای جوان» نیز میباشد. جمعیتی که هدف آن بیرون راندن ارتش اتریش از کشور با کمک مردم است. اما از مسائل و کارهایی که در این سازمان انجام میدهد، کلمهای با پدر روحانی صحبت نمیکند و به شکلی سازمان «ایتالیای جوان» خط قرمز اوست. در همین حال او دلباخته دختری به نام جما هم هست اما جما عاشق یکی دیگر از افراد سازمان «ایتالیای جوان» یعنی بولا است.
در ادامه، با نقشه زیرکانه جاسوسان اتریش، آرتور ناخواسته و بدون اینکه بداند در دام افتاده است، حقایقی را در رابـ*ـطه با سازمان فاش میکند که منجر به دستگیری بولا نیز میشود. طی یک سری از اتفاقات، آرتور مجبور به فرار از کشورش میشود. فراری که زندگیاش را به جهنم تبدیل میکند.
سیزده سال بعد، آرتور با نام مستعار خرمگس وارد داستان میشود. کسی که «ایتالیای جوان» او را به خاطر مهارتهایی که دارد استخدام میکند. اما اکنون کسی او را نمیشناسد. چهره و بدن او در اثر سختیها و زخمها به کلی عوض شده و او را به آدم دیگری تبدیل کرده است. ولی چیزی که همچنان در وجود آرتور شعلهور است، ایمان او به آزادی ایتالیا و عشقاش به جماست.
همهی آنچه که در اینجا به شکل خلاصه بیان شد، به نحوی مقدمه داستان است و داستان کتاب بسیار هیجانانگیزتر دنبال میشود.
انجمن رمان نویسی
رمان98
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
معرفی کتاب خرمگس | اتل لیلیان وینیچ
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: