خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ به چشم هات اعتماد نکن. اون‌ها فقط محدودیت‌ها رو نشون میدن. با فهم و درکت نگاه کن، دنبال چیزی بگرد که می‌دونی و راه پرواز رو خواهی دید. محدودیتی در کار نیست!

☆جاناتان_مرغ_دریایی

#ریچارد_باخ


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ احساس کردم مرده ام؛ ولی در عین حال زندگی در اطرافم جریان دارد. بدون آنکه اراده ای برای دخالت در آن داشته باشم.

☆زن_پشت_پنجره

#ای_جی_فین


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ مهمترین چیز در زندگی چیست؟ اگر این سوال را از کسی بکنیم که سخت گرسنه است، خواهد گفت غذا. اگر از کسی بپرسیم که از سرما دارد می میرد، خواهد گفت گرما. و اگر از آدمی تک و تنها همین سوال را بکنیم، لابد خواهد گفت مصاحبت آدم ها. ولی هنگامی که این نیازهای اولیه برآورده شد، آیا چیزی می ماند که انسان بدان نیازمند باشد؟ فیلسوفان می گویند بلی. به عقیده آن ها آدم نمی تواند فقط دربند شکم باشد. البته همه خورد و خوراک لازم دارند. البته که همه محتاج محبت و مواظبت اند. ولی از اینها که بگذریم، یک چیز دیگر هم هست که همه لازم دارند و آن این است که بدانیم ما کیستیم و در اینجا چه می کنیم.

☆دنیای_سوفی

#یوستین_گردر


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ در به آهستگی پشت سرش بسته می شود و از میان دریچه باریک شیشه ای شبحش را می بینم که در راهرو ناپدید می شود. و عجیب است، برای کسی که تنها زندگی می کند، برای کسی که از وقتی اینجا آمده، تشنه تنهایی است، ناگهان خیلی احساس تنهایی می کنم و این احساسی بسیار غریب و ویژه است.

☆در_یک_جنگل_تاریک_تاریک

#روث_ور


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ اوه، واقعا می توانستم به خاطر آن حرف دستم را دور گردنت بگذارم و با شادمانی خفه ات کنم؛ و اگر تو توانستی با من این کار را بکنی و مرا به آنجا برسانی، از چه کس دیگری یک آدمکش ساخته بودی؟

☆در_ژرفای_آب

#پائولا_هاوکینز


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ البته این وسط، مثل همیشه حواسمان به چیزهای دیگری پرت می شد. درست وقتی که فکر می کردیم به پرتگاه سقوط رسیده ایم، زندگی واقعی مثل رودخانه مسیر طبیعی اش را طی می کرد.

☆رقص_تاریکی

#سوفی_کلورلی


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ «ولی همه مون تنها میمیریم، مگه نه؟ آدم هایی که عاشق شونیم، نمی تونن باهامون بیان.» به هوپ و جیسون فکر می کنم و بعد به مادرم. نمیدانم آیا او از این بیشتر ناراحت می شود که مرا از دست بدهد یا این که در این رقابت به مریضی ببازد.

استلا پاهایش را در آب می چرخاند. «فکر می کنی غرق شدن درد داره؟ ترسناکه؟»

شانه ام را بالا می اندازم. «همه مون همین جوری می میریم، نه؟ همه مون غرق میشیم. فقط بدون آب. مایعات تو بدن مون این کار رو واسه مون انجام میدن.»

☆پنج_قدم_فاصله

#ریچل_لیپینکت


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ کلماتش انگار کلمات خود من هستند؛ اما وقتی آن ها را از زبان او میشنوم انگار معنای متفاوتی میدهند.

☆پنج_قدم_فاصله

#ریچل_لیپینکت


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ می گویم: «دوباره می آیم.» و دستم را روی گونه اش می کشم، توی چشمش اشک جمع شده است. «قول میدم، درسته تیا؟ این بار نمیذاریم آنقدر طولانی بشه، قسم میخورم.»

حرفم کلیشه ای است، جمله ای که هزاران بار توی هزاران خداحافظی گفته ام و از ته دل نبوده است. اما این بار از ته دلم گفتم، و وقتی تردید تیا را می بینم می فهمم ممکن است با اتفاقاتی که در راه است خیلی زود دوباره همدیگر را ببینیم، لبخند روی لـ*ـبم می ماسد.

☆بازی_دروغ

#روث_ور


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و mahaflaki

amir.h.f

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/19
ارسال ها
65
امتیاز واکنش
1,727
امتیاز
198
سن
25
زمان حضور
4 روز 52 دقیقه
⊱ اگر خداوند در مورد ما مردم یک اشتباه کرده باشد این است که مواقعی که ما کمترین بهانه ای برای ادامه ی زندگی نداریم، از ما می خواهد زندگی کنیم.

☆قاتل_درون_من

#جیم_تامپسون


•~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

 
  • تشکر
Reactions: Asal_Zinati و mahaflaki
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا