خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
اگر زندگى کلاف نخى باشد…
من آن‌را باز کرده مى‌بینم. کاملا گسترده و صاف. پیچ و تابش نمى‌دهم و رشته‌هایش را به دست و پایم نمى‌بندم. براى همین است که عده‌اى را دوست مى‌دارم و عده‌اى را دوست نمى‌دارم. اما به کسى کینه ندارم. آماده‌ام که به دیگران کمک کنم، زیرا دلیلى نمى‌بینم که از این کار سرباز زنم. هوا و آفتاب و عشق و غذا و علم و مرگ و حیات و کوهها را مى‌پسندم و به آنها دل مى‌بندم. به هرچیز قانعم، اما آن قناعتى که نتیجه‌ى تصور خاص من از زندگى است.



ملکوت | بهرام صادقی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و ~ZaHrA~

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
من اغلب اندیشیده‌ام که آن دوگانگى که همیشه در حیاتم حس کرده‌ام نتیجه‌ى این وضع بوده است. یک گوشه‌ى بدنم مرا به زندگى مى‌خواند و گوشه‌ى دیگرى به مرگ. این دوگانگى را در روحم کشنده‌تر و شدیدتر حس مى‌کنم.
***
اگر کسى ادعا کند جیبش پر از پول است خیلى ساده مى‌توان تحقیق کرد و یا به اثبات رساند: کافى است که پولها را در جیبش به صدا دربیاورداگر سکه باشدو با بیرون بکشد و نشان بدهد. اما آیا ممکن است که کسى قلبش را دربیاورد و به محبوبه‌اش ثابت کند که مالامال از عشق اوست؟



ملکوت | بهرام صادقی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و ~ZaHrA~

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
این زمین بیگناه نیست و مادر گناهکاران است و گاهواره‌ى همه‌ى آتش‌ها و گلوله‌ها و خونها و شلاقها است و من او را نمى‌بخشم زیرا ریشه‌هاى درخت من از خاک سیاه او غذا مى‌گیرند و از چشمه‌هاى زهرآلود او آب مى‌نوشند و سرانجام در بسـ*ـتر او خواهند پوسید و من شکایت زمین را به آسمانها و به ملکوت‌ها خواهم برد.
***
کجا است، کجا است آن روز گرامى که بیاید و روح مرا بشوید؟ زیرا که من مى‌خواهم زنده باشم و زندگى کنم و دوست بدارم و ببینم و بفهمم و حرف بزنم و از مرگ مى‌ترسم و مى‌گریزم که مرا پست مى‌کند و خاک مى‌کند و به دهان کرمها و حشرات مى‌اندازد و…



ملکوت | بهرام صادقی

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli و ~ZaHrA~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا