خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
✅اصطلاحات عامیانه پلیسی✅


hands up : دستا بالا

Don't move : تکون نخور

hand over your gun : اسلحه ات رو تحویل بده

hit the dirt : بخواب رو زمین

frisk him : جست و جوی بدنیش کنین/بگردینش

spread them : دست و پات رو باز کن

turn around : برگرد

cuff him : بهش دستبند بزنین

on your knees : زانو بزن

freeze : ايست

you're under arrest : شما بازداشت هستيد

back up : برو عقب/ نزدیکتر نیا

roger that : مفهوم شد

!make a hole : راهو باز کنید

?where's the fire : کجا با این عجله؟

!tail him : تعقیبش کنید

you are under siege : شما تحت محاصره اید

hey you, make the way : هی تو، بزن کنار.


✔ عبارات فوق العاده کاربردی با استفاده از فعل ‘GET’

☑ It's getting serious : داره جدی میشه

☑ It's getting late : داره دیر میشه

☑ I am getting confused : دارم گیج میشم.

☑ It's getting cold : داره سرد میشه !

☑ I am getting better : دارم بهتر میشم.

☑ It's getting better : داره بهتر میشه.

☑ I am getting bald : دارم کچل میشم.

☑ I am getting bored : حوصلم داره سر میره!


اصطلاحات

Burst into tears : زیر گریه زدن

⏩Example:

He read the letter and burst into tears.
نامه را خواند و زد زیر گریه.


Burst into laughter : زیر خنده زدن

⏩Example:
When she saw my hat, she burst into laughte
تا کلاه منو دید زد زیر خنده.


دیکشنری زبان انگلیسی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
اصطلاحات با معلوم

He is known to the police : هویتش نزد پلیس معلوم است

It was evident from the start : از اول معلوم بود.

It is not known yet : هنوز معلوم نیست.

It was clear that she had lied : دروغش معلوم شد.

Known and unknown : معلوم و مجهول.

We know it for a fact : برایمان کاملا معلوم است.

It is obvious enough : کاملا معلوم است


️ اصطلاحات با جلو

The police stopped me : پلیسم جلویم را گرفت

He is ahead of me in French : در زبان فرانسه از من جلو است

Come forward a little (a bit) more : یک کم بیا جلو(جلوتر)

He parked the car right in front of the garage : اتومبیل را درست جلوی گاراژ پارک کرد

They can't keep the prices down : نمی توانند جلوی افزایش قیمتها را بگیرند

He always moves his chair backwards and forwards : همیشه صندلیش رو عقب جلو می کند

Car no 6 is leading : اتومبیل شماره ۶ جلوتر حرکت می کند

You are going to gain weight if you let yourself go : اگه جلوی خودت را نگیری چاق میشی

The date of the meeting has been advanced : تاریخ جلسه جلو افتاده است

I overtook him : ازش جلو زدم

I dare you to say it to his face : خیلی راست میگی جلوی خودش بگو

You take the lead and others will follow : تو جلو برو بقیه دنبالت خواهند امد

Such extravagant spending must be checked/controlled : جلوی این ولخرجیها باید گرفته شود.


دیکشنری زبان انگلیسی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
‍ گرامر
⭕قیود تکرار

A few times : چند بار
All day : تمام روز
Almost always : تقریبا همیشه
Almost never : تقریبا هرگز

Always : همیشه
Constantly : بطورمداوم
Daily : روزانه
Every hour : هرساعت
Every two months : هر دو ماه یکبار
Every week : هر هفته
Frequently : اغلب
Generally : عموما
Hardly ever : خیلی بندرت
Many times : بدفعات
Monthly : ماهیانه
Most times : اکثر اوقات
Nearly always : تقریبا همیشه
Never : هرگز
Not often : نه زیاد
Often : اغلب
Once : یک بار
Once in a blue moon : خیلی بندرت
nonce in a while : هر از گاهی
Quite often : بدفعات زیاد
Regularly : مرتبا
Seldom : بندرت


#لغات_كاربردي
تفاوت Great - Big - Large

✍ بسیاری در استفاده از این سه لغت اشتباه میکنند! برای نحوه استفاده صحیح از این لغات به توضیحات زیر توجه کنید.

Great
بزرگ از لحاظ معنوی
She is a great man.

Big
بزرگ از لحاظ جسمانی
There are many big buildings in Japan.

Large
بزرگ برای چیزی که حجمی را اشغال کرده است
There was a large table in the roon.

با اضافه کردن ment به انتهای بعضی از افعال میتوان یک اسم ساخت:

✅verb+ment : noun

agree : agreement
موافقت ک -: موافقت

employ : employment
استخدام کردن : استخدام

judge : judgement
قضاوت کردن : قضاوت

develop : development
توسعه دادن : توسعه

improve : improvement
بهبود بخشیدن : بهبودی

retire : retirement
بازنشست شدن : بازنشستگی

encourage : encouragement
تشویق کردن : تشویق

advertise : advertisement
تبلیغ کردن : تبلیغ

treat : treatment
رفتار کردن : رفتار

punish : punishment
تنبیه کردن : تنبیه

manage : management
مدیریت کردن : مدیریت

measure : measurement
اندازه گرفتن : اندازه

#لغت


دیکشنری زبان انگلیسی

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
Mind your own business:
دخالت نکن/ به کار خودت برس.

️ I told her to mind her own business when he asked where I was going that night.
اونشب بهش گفتم دخالت نکن وقتی ازم پرسید کجا میری.

️ I had to say, ' mind your own business!' when he asked about my private life.
مجبور شدم بهش بگم 'دخالت نکن!' وقتی در مورد زندگی شخصیم سوال کرد.


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
روشهای دیگر گفتن "مراقب باش"

Be prepared
آماده باش

Be careful!
مراقب باش

Watch out
مواظب باش

Look out
مراقب باش

Look sharp
دقیق نگاه کن

#اصطلاحات


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~ و ^moon shadow^

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
Proverb:
ضرب المثل:

Discretion is the greater part of valor.

احتیاط شرط عقل است.

* Discretion:
/dis-ˈkre-shən/
احتیاط. دوراندیشی.
*Valor:
\ˈva-lər\
شجاعت,دلیری.


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~ و ^moon shadow^

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
#idioms
#اصطلاحات

Burst into tears
زیر گریه زدن

⏩Example;

He read the letter and burst into tears.
نامه را خواند و زد زیر گریه.


Burst into laughter
زیر خنده زدن

⏩Example;
When she saw my hat, she burst into laughter.
تا کلاه منو دید زد زیر خنده.


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~ و ^moon shadow^

~elнa_м~

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
19/3/18
ارسال ها
376
امتیاز واکنش
7,877
امتیاز
313
محل سکونت
Yazd
زمان حضور
46 روز 19 ساعت 38 دقیقه
نویسنده این موضوع
#اصطلاحات با معلوم

He is known to the police
هویتش نزد پلیس معلوم است

It was evident from the start
از اول معلوم بود.

It is not known yet
هنوز معلوم نیست.

It was clear that she had lied
دروغش معلوم شد.

Known and unknown
معلوم و مجهول.

We know it for a fact
برایمان کاملا معلوم است.

It is obvious enough
کاملا معلوم است


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~ و ^moon shadow^

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
~In the name of God~
Common English words
.Please don't spam

***
~به نام خدا~
کلمات پرتکرار انگلیسی

لطفا اسپم ندهید.


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: ~Hasti~، ASaLi_Nh8ay، Mohadeseh.f و 2 نفر دیگر

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
1- the

2- be بودن

3- and و

4- of از

5- a یک

6- in به

7- to به

8- have داشتن

9- it آن

10- I من

11- that که

12- for براي

13- you شما

14- he او

15- with با


دیکشنری زبان انگلیسی

 
  • تشکر
Reactions: ~Hasti~، ASaLi_Nh8ay، Mohadeseh.f و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا