مشاعره با اشعار فروغ فرخزاد

Natasha · 12/11/19

رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گنـ*ـاه و جنونم کشانده بود

moh@mad · 27/11/19

درد تاریکیست درد خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن
سر نهادن بر سیه دل سـ*ـینه‌ها
سـ*ـینه آلودن به چرک کینه‌ها
در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافتن

Natasha · 27/11/19

نگه دگر بسوی من چه می کنی؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فریب ها
توهم پیفریب من نشسته ای

Natasha · 30/11/19

دل گرفتار خواهشی جانسوز
از خدا راه چاره می جویم
پارسا وار دربرابرتو
سخن از زهد و توبه می گویم
آه..هرگز گمان مبر که دلم
بازبانم رفیق همراست
هرچه گفتم دروغ بود،دروغ
کی ترا گفتم آنچه دلخ‌واه است

moh@mad · 2/12/19

تو همان به که نیندیشی
به من و درد روانسوزم
که من از درد نیاسایم
که من از شعله نیفروزم

Natasha · 2/12/19

می شنیدم نیمه های شب در خواب
های های گریه هایش را
درصدایم گوش می کردم
درد سیال صدایش را
شرمگین می خواندمش برخویش
از چه رو بیهوده گریانی
در میان گریه می نالید
دوستش دارم،نمی دانی

moh@mad · 2/12/19

یادم آید که چو طفلی شیطان
مادر خسته ی خود را آزرد
دیو شب از دل تاریکی ها
بی خبر آمد و طفلک را برد

Natasha · 2/12/19

در آسمان تیره نمی بینم
نوری ز صبح روشن بیداری
بگذار تا دوباره شود لبریز
چشمان من، ز دانه ی شبنم

moh@mad · 4/12/19

من نمی خواهم
سايه ام را لحظه ای از خود جدا سازم
من نمی خواهم
او بلغزد دور از من روی معبرها
يا بيفتد خسته و سنگين
زير پای رهگذرها

Natasha · 5/12/19

از منست این غم که بر جان منست
دیگر این خود کرده را تدبیر نیست
پای در زنجیر می نالم که هیچ
الفتم با حلقه ی زنجیر نیست

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدير بازنشسته

کاربر ممتاز

مدير بازنشسته

مدير بازنشسته

کاربر ممتاز

مدير بازنشسته

کاربر ممتاز

مدير بازنشسته

کاربر ممتاز

مدير بازنشسته

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین