نویسنده این موضوع
عروس گمشده
تام پليزانت 58 ساله قايق بادباني اي خريد تا با آن به منطقه مثلث ترس برود؛ جايي که 35 سال پيش نوعروس خود را در آنجا از دست داده بود. تام پليزانت سال 1940 جوان 22 ساله اي بود که به تازگي سربازي اش تمام شده بود. در آن زمان او با دختر موردعلاقه اش رجينا که سال ها بود او را مي شناخت ازدواج کرد. تام براي اينکه رجينا را غافلگير کند قايق بادباني اي خريد که با يکديگر براي ماه عسل به فلوريدا بروند. آنها در راه به ميامي و از آنجا به باهاما رفتند تا بندرگاه هاي زيباي آنجا را ببينند. بعد از همه گشت و گذارها زوج جوان در اقيانوس اطلس به طرف مثلث شيطان به راه افتادند. تا اينکه هوا ناگهان توفاني شد و موج هاي سهمگين قايق را به اين طرف و آن طرف مي برد. هوا که آرام شد از رجينا خبري نبود و تام براي هميشه عروس خود را از دست داد. بعد از آن هم ديگر ازدواج نکرد تا اينکه 35 سال بعد در تابستان سال 1975 قايق ديگري خريد و به اميد روزهاي گذشته در آب هاي اقيانوس اطلس به راه افتاد. تام دقيقاً همان مسيري را مي رفت که با عروس گمشده اش رجينا طي کرده بودند و وقتي به بندرگاه هاي باهاما رسيد لنگر را به آب انداخت تا کمي استراحت کند که ناگهان متوجه خانمي شد که به او نزديک مي شود. زن شروع به صحبت کردن با تام کرد و در کمال تعجب نام زن هم رجينا بود و با صحبت هايي که مي کرد تام مطمئن شد که اين زن همسر گمشده اوست. آنها دو روز تمام يکديگر را ملاقات کردند و نکته اي که تام را شگفت زده کرد اين بود که نام کليسايي که زن ازدواج کرده بود دقيقاً شبيه نام همان کليسايي بود که تام و همسرش در آن پيوند زناشويي بسته بودند. اما چگونه چنين چيزي ممکن بود. تام مطمئن بود که رجينا در دريا و منطقه مثلث شيطان غرق شده بود. او ديگر مطمئن بود که آن زن رجينا، همسرش است و از اينکه او را پيدا کرده بسيار خوشحال بود. دو روزي از اين ماجرا گذشت و تام تصميم گرفت با همسرش که او را بعد از 40 سال پيدا کرده بود دوباره در دريا سفر کند که باز هم درست در همان منطقه اي که همسرش را از دست داده بود هوا توفاني شد. تام حدود 20 ساعت بيهوش شده بود و با وجود اينکه شاهدان بسياري آن دو را با يکديگر ديده بودند اما بعد از به هوش آمدن تام ديگر خبري از رجينا نبود.
تام پليزانت 58 ساله قايق بادباني اي خريد تا با آن به منطقه مثلث ترس برود؛ جايي که 35 سال پيش نوعروس خود را در آنجا از دست داده بود. تام پليزانت سال 1940 جوان 22 ساله اي بود که به تازگي سربازي اش تمام شده بود. در آن زمان او با دختر موردعلاقه اش رجينا که سال ها بود او را مي شناخت ازدواج کرد. تام براي اينکه رجينا را غافلگير کند قايق بادباني اي خريد که با يکديگر براي ماه عسل به فلوريدا بروند. آنها در راه به ميامي و از آنجا به باهاما رفتند تا بندرگاه هاي زيباي آنجا را ببينند. بعد از همه گشت و گذارها زوج جوان در اقيانوس اطلس به طرف مثلث شيطان به راه افتادند. تا اينکه هوا ناگهان توفاني شد و موج هاي سهمگين قايق را به اين طرف و آن طرف مي برد. هوا که آرام شد از رجينا خبري نبود و تام براي هميشه عروس خود را از دست داد. بعد از آن هم ديگر ازدواج نکرد تا اينکه 35 سال بعد در تابستان سال 1975 قايق ديگري خريد و به اميد روزهاي گذشته در آب هاي اقيانوس اطلس به راه افتاد. تام دقيقاً همان مسيري را مي رفت که با عروس گمشده اش رجينا طي کرده بودند و وقتي به بندرگاه هاي باهاما رسيد لنگر را به آب انداخت تا کمي استراحت کند که ناگهان متوجه خانمي شد که به او نزديک مي شود. زن شروع به صحبت کردن با تام کرد و در کمال تعجب نام زن هم رجينا بود و با صحبت هايي که مي کرد تام مطمئن شد که اين زن همسر گمشده اوست. آنها دو روز تمام يکديگر را ملاقات کردند و نکته اي که تام را شگفت زده کرد اين بود که نام کليسايي که زن ازدواج کرده بود دقيقاً شبيه نام همان کليسايي بود که تام و همسرش در آن پيوند زناشويي بسته بودند. اما چگونه چنين چيزي ممکن بود. تام مطمئن بود که رجينا در دريا و منطقه مثلث شيطان غرق شده بود. او ديگر مطمئن بود که آن زن رجينا، همسرش است و از اينکه او را پيدا کرده بسيار خوشحال بود. دو روزي از اين ماجرا گذشت و تام تصميم گرفت با همسرش که او را بعد از 40 سال پيدا کرده بود دوباره در دريا سفر کند که باز هم درست در همان منطقه اي که همسرش را از دست داده بود هوا توفاني شد. تام حدود 20 ساعت بيهوش شده بود و با وجود اينکه شاهدان بسياري آن دو را با يکديگر ديده بودند اما بعد از به هوش آمدن تام ديگر خبري از رجينا نبود.
رها شدگان از مثلث شیطان
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com