- عضویت
- 16/4/19
- ارسال ها
- 139
- امتیاز واکنش
- 2,012
- امتیاز
- 163
- محل سکونت
- MHD
- زمان حضور
- 1 روز 6 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
10قدم همراه با پرفروشترین نویسنده میشل ریچموند
اولین چیزی که در مورد نوشتن یک رمان باید بدانید این است که هیچ پاسخ آسانی وجود ندارد. دومین چیزی که باید بدانید این است که هیچ فرمولی جادویی هم وجود ندارد!
هر رمان نیازمند ساختار به خصوص ، گام های اولیه و راه به خصوص خود برای نگاه کردن به جهان است.
هنوز با من همراهین؟ خوبه! چون نوشتن یک رمان نه تنها سر و کله زدن با سرخوردگی و ناامیدی نیست(اگرچه گاهی فقط همین است!) بلکه یک شنای بسیار عمیق در فضای سر خود و یک ماجراجویی واقعا سرگرم کننده است. این دنیا شماست؛ شما باید آن را بسازید، آن را بپوشانید، آن را کشف کنید و تمام قطعات را کنار هم قرار دهید.
اگر آماده اید تا این چالش را بپذیرید، در اینجا 10 مرحله برای شروع کار شما وجود دارد:
1. طرح کلی را فراموش کنید.
طرح کلی همان قدر که میتواند خوب باشد، میتواند بد هم باشد. چیز خوب در مورد یک طرح کلی این است که به شما جهت می دهد و چیز بد در مورد یک طرح کلی، این است که امکانات رمان شما را محدود می کند. حداقل برای 50 صفحه ی اول، بدون طرح کلی کار کنید. ببینید که داستان شما را به کجا میکشاند.
2. تنظیمات را در نظر بگیرید.
تنظیمات نه تنها شامل مکان، بلکه زمان نیز می شود. رمان شما کجا و در چه زمانی اتفاق می افتد؟ رمان ترسناک The Comfort of Strangers (راحتی غریبه ها) از ایان مک یوان (Ian McEwan) ، بسیاری از تنش ها را از محیط ونیز به دست می آورد_ خیابان های پیچیده و کوچه های پنهانی برای احساس بی نظمی ضروری است که منجر به سردرگمی قهرمان داستان می شود.
وقتی خودم شروع به نوشتن، The Year of Fog (سال مه) کردم، می دانستم که این کتاب تنها می تواند در یک مکان اتفاق بیافتد: سان فرانسیسکو و من می دانستم که داستان یک کودک در حال ناپدید شدن در مه باید در ساحل یک اقیانوس آغاز شود، جایی که مه تابستان خیلی متراکم است و شما می توانید فقط تا چند قدم مقابل خود را ببینید.
هنگامی که تنظیمات رمانتان را در نظر می گیرید. تا حد امکان دقیق باشید. اگر در شهر اتفاق میافتد، چه بخشی از شهر است؟ کدام خیابان؟ کدام ساختمان و چرا این داستان در آنجا اتفاق می افتد؟
3. راوی را در نظر بگیرید.
چه کسی داستان را می گوید؟ از چه فاصله ای ؟ آیا شما یک راوی اول شخص دارید که در مرکز اتفاقات قرار دارد؟ یا یک راوی دانای کل است که میتواند در هر لحظه به افکار هر شخصیت رسوخ کند؟ یک روای شخص ثالث محدود که نزدیک به یک شخصیت قرار دارد؟
مورستو (Mersault )، همدلی خواننده را در رمان The Stranger (غریبه) درگیر می کند، زیرا روایت اول شخص، خواننده را مستقیما به ذهن Mersault’s می آورد. ما انگیزه های او را از نقطه نظر خودش می فهمیم و اقداماتي كه ممكن است غیر قابل تحمل به نظر برسد براي ما قابل درک شود.
4. شخصیت اصلی را در نظر بگیرید.
باید کسی در مرکز اتفاقات باشد. به طور کلی، این فرد کسی است که خواننده خودش را برایش به آب و آتش میزند، بدون اهمیت به اینکه شخصیت ممکن است نقص داشته باشد. (و برای اینکه واقع بینانه باشد، باید ناقص باشد). در رمان اِما بویاری( Emma Bovar)، نوشته شده در سال 1856 ، اِما عمیقا ناقص است. اما در پایان، ما به آنچه برای او اتفاق افتاده است اهمیت میدهیم که باعث میشود او به از بین بردن خودش متوسل شود. برای نویسنده ی این رمان، فلوبر (Flaubert)، شخصیت پردازی اِما کار آسانی نبوده است. اما او تمام پیچیدگی هایش را به تصویر میکشد- جاه طل
اولین چیزی که در مورد نوشتن یک رمان باید بدانید این است که هیچ پاسخ آسانی وجود ندارد. دومین چیزی که باید بدانید این است که هیچ فرمولی جادویی هم وجود ندارد!
هر رمان نیازمند ساختار به خصوص ، گام های اولیه و راه به خصوص خود برای نگاه کردن به جهان است.
هنوز با من همراهین؟ خوبه! چون نوشتن یک رمان نه تنها سر و کله زدن با سرخوردگی و ناامیدی نیست(اگرچه گاهی فقط همین است!) بلکه یک شنای بسیار عمیق در فضای سر خود و یک ماجراجویی واقعا سرگرم کننده است. این دنیا شماست؛ شما باید آن را بسازید، آن را بپوشانید، آن را کشف کنید و تمام قطعات را کنار هم قرار دهید.
اگر آماده اید تا این چالش را بپذیرید، در اینجا 10 مرحله برای شروع کار شما وجود دارد:
1. طرح کلی را فراموش کنید.
طرح کلی همان قدر که میتواند خوب باشد، میتواند بد هم باشد. چیز خوب در مورد یک طرح کلی این است که به شما جهت می دهد و چیز بد در مورد یک طرح کلی، این است که امکانات رمان شما را محدود می کند. حداقل برای 50 صفحه ی اول، بدون طرح کلی کار کنید. ببینید که داستان شما را به کجا میکشاند.
2. تنظیمات را در نظر بگیرید.
تنظیمات نه تنها شامل مکان، بلکه زمان نیز می شود. رمان شما کجا و در چه زمانی اتفاق می افتد؟ رمان ترسناک The Comfort of Strangers (راحتی غریبه ها) از ایان مک یوان (Ian McEwan) ، بسیاری از تنش ها را از محیط ونیز به دست می آورد_ خیابان های پیچیده و کوچه های پنهانی برای احساس بی نظمی ضروری است که منجر به سردرگمی قهرمان داستان می شود.
وقتی خودم شروع به نوشتن، The Year of Fog (سال مه) کردم، می دانستم که این کتاب تنها می تواند در یک مکان اتفاق بیافتد: سان فرانسیسکو و من می دانستم که داستان یک کودک در حال ناپدید شدن در مه باید در ساحل یک اقیانوس آغاز شود، جایی که مه تابستان خیلی متراکم است و شما می توانید فقط تا چند قدم مقابل خود را ببینید.
هنگامی که تنظیمات رمانتان را در نظر می گیرید. تا حد امکان دقیق باشید. اگر در شهر اتفاق میافتد، چه بخشی از شهر است؟ کدام خیابان؟ کدام ساختمان و چرا این داستان در آنجا اتفاق می افتد؟
3. راوی را در نظر بگیرید.
چه کسی داستان را می گوید؟ از چه فاصله ای ؟ آیا شما یک راوی اول شخص دارید که در مرکز اتفاقات قرار دارد؟ یا یک راوی دانای کل است که میتواند در هر لحظه به افکار هر شخصیت رسوخ کند؟ یک روای شخص ثالث محدود که نزدیک به یک شخصیت قرار دارد؟
مورستو (Mersault )، همدلی خواننده را در رمان The Stranger (غریبه) درگیر می کند، زیرا روایت اول شخص، خواننده را مستقیما به ذهن Mersault’s می آورد. ما انگیزه های او را از نقطه نظر خودش می فهمیم و اقداماتي كه ممكن است غیر قابل تحمل به نظر برسد براي ما قابل درک شود.
4. شخصیت اصلی را در نظر بگیرید.
باید کسی در مرکز اتفاقات باشد. به طور کلی، این فرد کسی است که خواننده خودش را برایش به آب و آتش میزند، بدون اهمیت به اینکه شخصیت ممکن است نقص داشته باشد. (و برای اینکه واقع بینانه باشد، باید ناقص باشد). در رمان اِما بویاری( Emma Bovar)، نوشته شده در سال 1856 ، اِما عمیقا ناقص است. اما در پایان، ما به آنچه برای او اتفاق افتاده است اهمیت میدهیم که باعث میشود او به از بین بردن خودش متوسل شود. برای نویسنده ی این رمان، فلوبر (Flaubert)، شخصیت پردازی اِما کار آسانی نبوده است. اما او تمام پیچیدگی هایش را به تصویر میکشد- جاه طل
10 قدم با پرفروشترین نویسنده میشل ریچموند
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com