خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

santaclaus

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/4/19
ارسال ها
139
امتیاز واکنش
2,011
امتیاز
163
محل سکونت
MHD
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
10قدم همراه با پرفروشترین نویسنده میشل ریچموند

اولین چیزی که در مورد نوشتن یک رمان باید بدانید این است که هیچ پاسخ آسانی وجود ندارد. دومین چیزی که باید بدانید این است که هیچ فرمولی جادویی هم وجود ندارد!

هر رمان نیازمند ساختار به خصوص ، گام های اولیه و راه به خصوص خود برای نگاه کردن به جهان است.

هنوز با من همراهین؟ خوبه! چون نوشتن یک رمان نه تنها سر و کله زدن با سرخوردگی و ناامیدی نیست(اگرچه گاهی فقط همین است!) بلکه یک شنای بسیار عمیق در فضای سر خود و یک ماجراجویی واقعا سرگرم کننده است. این دنیا شماست؛ شما باید آن را بسازید، آن را بپوشانید، آن را کشف کنید و تمام قطعات را کنار هم قرار دهید.

اگر آماده اید تا این چالش را بپذیرید، در اینجا 10 مرحله برای شروع کار شما وجود دارد:

1. طرح کلی را فراموش کنید.

طرح کلی همان قدر که میتواند خوب باشد، میتواند بد هم باشد. چیز خوب در مورد یک طرح کلی این است که به شما جهت می دهد و چیز بد در مورد یک طرح کلی، این است که امکانات رمان شما را محدود می کند. حداقل برای 50 صفحه ی اول، بدون طرح کلی کار کنید. ببینید که داستان شما را به کجا میکشاند.

2. تنظیمات را در نظر بگیرید.

تنظیمات نه تنها شامل مکان، بلکه زمان نیز می شود. رمان شما کجا و در چه زمانی اتفاق می افتد؟ رمان ترسناک The Comfort of Strangers (راحتی غریبه ها) از ایان مک یوان (Ian McEwan) ، بسیاری از تنش ها را از محیط ونیز به دست می آورد_ خیابان های پیچیده و کوچه های پنهانی برای احساس بی نظمی ضروری است که منجر به سردرگمی قهرمان داستان می شود.

وقتی خودم شروع به نوشتن، The Year of Fog (سال مه) کردم، می دانستم که این کتاب تنها می تواند در یک مکان اتفاق بیافتد: سان فرانسیسکو و من می دانستم که داستان یک کودک در حال ناپدید شدن در مه باید در ساحل یک اقیانوس آغاز شود، جایی که مه تابستان خیلی متراکم است و شما می توانید فقط تا چند قدم مقابل خود را ببینید.

هنگامی که تنظیمات رمانتان را در نظر می گیرید. تا حد امکان دقیق باشید. اگر در شهر اتفاق میافتد، چه بخشی از شهر است؟ کدام خیابان؟ کدام ساختمان و چرا این داستان در آنجا اتفاق می افتد؟

3. راوی را در نظر بگیرید.

چه کسی داستان را می گوید؟ از چه فاصله ای ؟ آیا شما یک راوی اول شخص دارید که در مرکز اتفاقات قرار دارد؟ یا یک راوی دانای کل است که میتواند در هر لحظه به افکار هر شخصیت رسوخ کند؟ یک روای شخص ثالث محدود که نزدیک به یک شخصیت قرار دارد؟

مورستو (Mersault )، همدلی خواننده را در رمان The Stranger (غریبه) درگیر می کند، زیرا روایت اول شخص، خواننده را مستقیما به ذهن Mersault’s می آورد. ما انگیزه های او را از نقطه نظر خودش می فهمیم و اقداماتي كه ممكن است غیر قابل تحمل به نظر برسد براي ما قابل درک شود.

4. شخصیت اصلی را در نظر بگیرید.

باید کسی در مرکز اتفاقات باشد. به طور کلی، این فرد کسی است که خواننده خودش را برایش به آب و آتش میزند، بدون اهمیت به اینکه شخصیت ممکن است نقص داشته باشد. (و برای اینکه واقع بینانه باشد، باید ناقص باشد). در رمان اِما بویاری( Emma Bovar)، نوشته شده در سال 1856 ، اِما عمیقا ناقص است. اما در پایان، ما به آنچه برای او اتفاق افتاده است اهمیت میدهیم که باعث میشود او به از بین بردن خودش متوسل شود. برای نویسنده ی این رمان، فلوبر (Flaubert)، شخصیت پردازی اِما کار آسانی نبوده است. اما او تمام پیچیدگی هایش را به تصویر میکشد- جاه طل


10 قدم با پرفروشترین نویسنده میشل ریچموند

 
  • تشکر
Reactions: Mohadeseh.f

santaclaus

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/4/19
ارسال ها
139
امتیاز واکنش
2,011
امتیاز
163
محل سکونت
MHD
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
5. جملات را بپذیرید.

نترسید که یک پاراگراف را اینجا بنویسید، یک صفحه را آنجا. در شروع کار همیشه که نباید یک فصل کامل در هر سری بنویسید! اگر در سرتان یک صحنه دارید که می دانید میخواهید آن را بنویسید، سریعا آن را تایپ کنید. نه اینکه پشت رایانه خود نشسته و احساس سرخوردگی و ناامیدی کنید، به خودتان آزادی فکر کردن در قسمت های کوچک را هم بدهید. به خودتان بگویید، "امروز من قصد دارم 1200 کلمه در مورد اینکه شخصیت من کجا زندگی می کند بنویسم" یا "امروز من می خواهم 500 کلمه در مورد هرآنچه که راوی داستان را ناراحت می کند بنویسم" یا "امروز من قصد دارم آخرین پاراگراف رمان را بنویسم". این آخری یکم عجیب به نظر میرسه مگه نه؟ اما نکته این است که شما مجبور نیستید به صورت خطی بنویسید. شما میتوانید بعدا قسمت های مختلف رمانتون رو کنار هم قرار بدین. مثل یک تازه کار برای خودتون کتاب کار داشته باشید: 50 روز تمرین و مشاوره گرفتن لازمه تا رمان شما را به یک شاهکار تبدیل کند!

6. درگیری ها را در نظر بگیرید.

فرقی نمیکند چجور رمانی مینویسید و ژانرش چی هست، هیچ رمان بدون دردسر وجود ندارد. هر رمان با یک درگیری شروع میشه، مال شما چجوریه؟ در رمان Gone Girl (دختر گمشده) یک زن در فصل اول ناپدید میشود و اینطور به نظر میرسد که شوهرش در ناپدید شدن او دخالت دارد. در رمان Here Is Where We Meet (اینجا جایی است که ما ملاقات می کنیم)، یک مرد میانسال با مادر مرده خود را در کنار آبشاری در لیسبون(Lisbon) ،ملاقات میکند و نه تنها باید با گذشته کشور خود، بلکه با ماهیت مرموز و مرزهای نامعین بین زندگی و مرگ رو به رو شود. آخرین رمان من، Golden State (دولت طلایی)، با بحران گروگان گیری در بیمارستان VA در سانفرانسیسکو آغاز می شود.

با این حال حتما لازم نیست صفحه اول یک رمان شامل درگیری باشد، مشکلی پیش نمی آید. ولی در 10 صفحه اول به خواننده بفهمونین چرا این داستان گفته شده است.



7. شرط بندی رمانتان را در نظر بگیرید

ریسک رمان شما چیه؟ قهرمان داستان شما قرار است چه چیزی را از دست بدهد یا بدست بیارود؟ او چه میخواهد و چرا این چیز انقد مهم است؟ اگر میخواهید خواننده به آن اهمیت بدهد باید کاملا مشخص کنید رمانتان روی چه چیزی شرط بندی کرده است. اغلب، بیش از یک چیز در معرض خطر است، بیش از یک خطر بزرگ وجود دارد. در رمان Golden State (دولت طلایی)، راوی در تلاش است تا به سانفرانسیسکو برسد و کودک خواهرش را تحویل دهد، درست در روزی که کالیفرنیا در حال رای دادن است که از کشور جدا شود یا نه . در این میان، یک بحران گروگان گیری هم وجود دارد که امنیت راوی و خواهرش و همکارانش را تهدید می کند. در واقع شرط بندی هم شخصی و هم عمومی است. به یاد داشته باشید شخصیت های شما در وَکیوم زندگی نمیکند؛ آنها بخشی از یک پس زمینه ی خیلی بزرگ تر هستند.


10 قدم با پرفروشترین نویسنده میشل ریچموند

 
  • تشکر
Reactions: Mohadeseh.f

santaclaus

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/4/19
ارسال ها
139
امتیاز واکنش
2,011
امتیاز
163
محل سکونت
MHD
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 27 دقیقه
نویسنده این موضوع
8. آنچه را که نمی دانید بنویسید

ادعای قدیمی این است: «آنچه را که می دانی بنویس.» اما شما باید آنچه را که نمی دانید هم بنویسید. برای کشف چیز های جدید، یک شخصیت را در زمینه ی مشغول به کار کنید که خیلی کم در آن زمینه میدانید یا اجازه دهید برخی عناصر اصلی یا فرعی طرحتان در چیزی که شما احساس میکنید غیر عادی است غرق شوند. سپس درباره ی آن تحقیق کنید. مطمئنا، می توانید خواهر شخصیت اصلی داستان خود را یک نویسنده ی مبارزه کنید، چیزی که احتمالا یک یا دو چیز درباره ی آن می دانید، اما این کمی خسته کننده است، اینطور نیست؟ چرا او را یک مهندس برق نکنید؟ سپس در باره ی این رشته در اینترنت تحقیق کنید. 5 پاراگراف راجع به جسارت و زبان این دختر در رمان خود بنویسید. عالیه! اکنون شما یک چیز جالب و بافتی ایجاد کرده اید، چیزی که ممکن است شما را در یک مسیر استعاری غیرمعمول قرار دهد که هرگز کشف نمیکردید اگر به چیزی که راجع به آن میدانستید چسبیده بودید.( من این را تنفس گیری یا همان استراحت مینامم، و تا عمق موضوع پیش میروم).

وقتی داشتم No One You Know (کسی که تو نمیشناسی) را مینوشتم، یک شخصیت داشتم که اعجوبه ی ریاضی بود. ریاضی همیشه بدترین موضوع برای من در مدرسه بود و حتی در زندگی بزرگسالی، محدودیت های من در ریاضیات چیزی مثل آلباتروس (نوعی مرغ دریایی) است. اما این کتاب باعث شد خودم را انعطاف پذیر کنم و مرا به جایی رساند تا در عمق نظریه ی goldbach فرو بروم و درباره ی آن بنویسم(goldbach یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین مشکلات حل نشده در نظریه اعداد و ریاضیات است). یک رمز و راز ریاضی که برای صدها سال حل نشده است. من نه تنها درباره ی یک مشکل بزرگ ریاضی، بلکه در مورد دنیای ریاضیات و شخصیت هایی که آن را پر می کنند یاد گرفتم. من همچنین یکی از جذاب ترین کتاب هایی که تا کنون خوانده ام را دیدم. ,Mathemetician’s Apology, by G. H. Hardy (تقدیر ریاضیدانان، توسط جی. ه. هاردی). اگر میخواستم بخش ریاضی را حذف کنم کار ساده تر میشد ولی جذابیتش را از دست میداد.

9. برای خود مهلت تنظیم کنید ، اما واقع بینانه و مهربان باشید.

نه برای تکمیل رمان، بلکه برای پنجاه صفحه اول مهلت بگذارید. سپس مهلت دوم را تعیین کنید، صرفا برای آینده نگری، برای تکمیل پنجاه صفحه دوم. این فوق العاده است که به خودتان بگویید که قصد دارید یک رمان را در یک ماه بنویسید، اما هنگامی که به انتهای ماه رسیدید، بسیار دلخور میشوید اگر متوجه شوید که فقط 35 صفحه نوشته اید. 35 صفحه عالیه! مگر اینکه خودتان را برای شکست آماده کرده باشید، با اعتقاد بر این که در آن زمان، میتوانستید 300 صفحه بنویسید. اگر انتخاب کنید که یک رمان را در 30 روز بنویسید، به یاد داشته باشید که تنها چرک نویس اول را نوشتید. با خودتان مهربان باشید و خود را برای رسیدن به موفقیت در زمانی واقع بینانه آماده کنید.

10. یک خواننده قابل اعتماد را پیدا کنید (اما آن را به همه کسانی که میشناسید نشان ندهید)

یکی از بزرگترین اشتباه هایی که نویسندگان تازه کار میکنند این است که تلاش های اولیه خود را به هر کسی که از راه میرسد نشان می دهد. من می دونم، وسوسه انگیزه! شما دارید یک رمان مینویسید، شما بازخورد می خواهید! شما پشتیبانی می خواهید. شما می خواهید کسی به شما بگوید این عالی است. اما دست نگه دارید! اگر اجازه دهید که افراد بسیاری خیلی زود رمان شما را ببینند، آنها ایده های زیادی درباره جایی که باید برود، چه چیزی باید بشود، کاری که باید بکنید و چه چیزهایی را باید نادیده بگیرید، میدهند. قبل از اینکه چشم انداز های دیگران را در نظر بگیرید، به خودت فرصت بدهید تا دیدگاه خود را بر روی صفحه قرار بدهید. بسیاری از رمان ها با همکاری نوشته می شوند، اما اکثر آنها توسط کمیته (گروهی) نوشته نشده است. این داستان شماست؛ کیفیت آن با صرف زمان به عمل می آید. سپس هنگامی که به اندازه کافی در کارتان عمیق شدید برای درک بهتر آنچه برای آن در حال تلاش هستید ، در یک کلاس و یا یک گروه نوشتن حمایت کننده ثبت نام کنید.


10 قدم با پرفروشترین نویسنده میشل ریچموند

 
  • تشکر
Reactions: Mohadeseh.f
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا