از من که دور میشدی،
صدایت را در حنجره ام جا میگذاشتی،
اشکت را در چشمم جا می گذاشتی،
اندوهت را در دلم جا می گذاشتی...
از من که دور میشدی،
روحی را در روحی جا می گذاشتی،
قلبی را در قلبی جا می گذاشتی،
من را در من جا می گذاشتی...
از من که دور میشدی،
پرچمی از پیراهنت را
در وطنی، خاکی، خانه ای،
جا...