رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
هوالحق
نام اثر: آتیتی
نگارشگر: ماهی قرمز؛ کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
آتیتی*
ماههاست چشم به دهان صبا دوختهام که رنگی از دلدادگیت را به چشمم بنشاند، ماههاست بیثمر و نافرجام چشم به راه پستچی مهربان دلباختگیام که نامهی طرب و شادی را در آ*غو*شم واژگون کند و ماههاست که چیزی جز...
به نام خدا
نام دلنوشته: طالع پیگم
ژانر: ترژادی، عاشقانه
نگارشگر: هدیه امیری کاربر انجمن رمان ۹۸
مقدمه:
از رفتنت چندان نمیگذرد
تو نیستی و من در خود سرگردانم، نبودنت شایعهای بیش نیست.
غیر قابل نفوذ برای واژگان، مصون برای سکوت، شبها را ترک میکنم، بدان شناخت مسیری بیآنکه بدانم زندگی را باید...
به نام خدا
عنوان: نسیم نیمه شب
ژانر: عاشقانه
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸
مقدمه:
و در هنگام این نسیم شب
زمانی که باد از میان باغهای انجیربن باز میگردد
من به شکوفایی و فام زلفهای تو پی میبرم و از جهان آمده
به تماشای تو مینشینم
به نام خدا
عنوان: آخرین باری که دوستت داشتم
ژانر: عاشقانه، تراژدی
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
مقدمه:
آمینِ من آخرین باری که تورا دوستت داشتم یادت است؟
آخرین محبت و دوست داشتنم را دقیقا میدانی در چه لحظهای بود؟
آخرین روز و آخرین شبی که به دوست داشتنم جواب دادی، جوابی تلخ و طولانی...
نام دلنوشته: میپرسی دوستت دارم؟
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
از من میپرسی که دوستت دارم؟
نمیتوانم جوابت را دهم...
نمیتوانم با هیچ زبانی شرح دهم،
راز دلم با خاموشی من، آشکار است؛
آه سوزانم از سر نهان، خبر میدهد.
مگر مرا نمیبینی که در ان لحظهای که محو...
به نام خدا
نام دلنوشته: ضعف من دوست داشتنت بود
ژانر: تراژدی، عاشقانه
نگارشگر: zariiiiiiiii کاربر انجمن رمان ۹۸
مقدمه:
اون روز قشنگ تر از هر روزی منو دعوت میکردی تا با خندهی قشنگت جون بگیرم.
شادی که تو اون ظاهرت بود، دوسش داشتم.
بیشتر از هر زمانی که میدیدمت صورتت میدرخشید و به باد اجازه میدادی...
به نام فرنوش
نام دلنوشته: فرسوخته
نگارشگر: فریان کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
او همان خاکستر بی نامی بود، که مکتب خداوندگاران آتش و خاکستر، نمی توانستند روح شوریده و مجنون اش را آرام سازند. و در عین حال به فلسفه آشوب تاریکی که انگره پدید آورده بود دل نمی بست و ازآن به عنوان حکمتی نام...
به نام خدا
نام اثر: ساتن قرمز
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه، تراژدی
سطح: ارزشمند
ویراستار: Whisper
مقدمه:
در این روز معمولی گمان میکردم لباس سفید عادی به تن داشته باشی، اما تو بازهم مرا غافلگیر کردی.
با این ساتن نازک قرمز
مانند ماهی کوچکی در تنگ آب که رقص کنان برای...
بسم هو
نام دلنوشته: میپرسی دوستت دارم؟
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
سطح: ارزشمند
ویراستار: Whisper
مقدمه:
از من میپرسی که دوستت دارم؟
نمیتوانم جوابت را دهم!
نمیتوانم با هیچ زبانی شرح دهم.
راز دلم با خاموشی من، آشکار است.
آه سوزانم از سِر نهان، خبر میدهد...
بسم هو
نام اثر: دستانت را به من امانت بده
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ویراستار: YeGaNeH
سطح: منتخب
مقدمه:
در مسیر باد و سرنوشت
سمت ناودانهایی که بینامند، کمی دوستم داشته باش!
نظم رفتنت را بهم بریز
کمی دستت را به من بده
که امتداد دستانت، بندر آرامش است... .
«بسم تعالی»
نام دلنوشته: جوهر هزارتو
نگارشگر: Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
دیگر نشانی از جوشش تازه برآمدهی نوجوانی نیست، پیچ و خم دنج چندان پیچید و خم کرد که دیگر نشانی از دنج و آسایش نیست؛ پس باید تیغ بر دست گرفت و به دنبال جان فروشیهای پسین، بازرگان بیباکی بود...
بسم خالق دلها
نام دلنوشته: خواهرانهها
نگارشگر: مهدیس امیرخانی کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
بدایت:
دنیا تار و تاریک بود و تنها بودم،
بدون هیچ یار و یاوری!
در آ*غو*شش فرو رفتم و شد تنها همخانه سیاهیهایم!
شانهی پدرانه تقدیمم کرد و مهرش جایگزین محبت مادر شد!
آن برادرها کسی نبودند جز؛ خواهرهایم!
«بسم تعالی»
نام دلنوشته: جوهر هزارتو
نگارشگر: Tiralin کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
دیگر نشانی از جوشش تازه برآمدهی نوجوانی نیست، پیچ و خم دنج چندان پیچید و خم کرد که دیگر نشانی از دنج و آسایش نیست؛ پس باید تیغ بر دست گرفت و به دنبال جان فروشیهای پسین، بازرگان بیباکی بود...
بسم الله رحمن رحیم*
نام اثر:
دلنوشته می خواهم بدانی!
نام نویسنده:
مهدیه مومنی کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر:
عاشقانه، تراژدی
•••
مقدمه:
می خواهم خیلی چیزها را در مورد من بدانی!
مثلا بدانی که چقدر تو را دوست دادم، بدانی که چقدر در قلبم فرمانروایی می کنی!
می خواهم بدانی ریشه های محبتت درونم می پیچد و...
«به نام خداوند رنگین کمان»
نام اثر: اِرمیا
نویسنده: ترنم واژه ها (ترنم اکبری) کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
تو...آره با خودِ خودتم ارمیا!
انگار قوطی از مورفینی که میان رگهایم تزریق شدهای و مرا به خندههای گاه بیگاه میاندازی و در خلسهای بدون دقدقه و فکر و در انتها خوابی به راحتی...
دلنوشته: ساجگون
نویسنده: نوشین سلمانوندی
مقدمه:
دو انسان که از فهم زیاد، تبدیل به اندوه شدهاند!
دو انسان که از محنتهای متعدد، تبدیل به گریه شدهاند!
مرا در سردابه محبوس بدار تا به وقت آزادی، شکل دگر گرفته باشم.
☆ساجگون به معنای تیره فام است، رنگ ساج را ساجگون گویند.☆
به نام خدا
دلنوشته: غریبه پنهان
نگارشگر: دلماه مَلِک کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
تو پنهانی در پستوانههای زندگیام.
پنهان در استخوانهای فشرده شده...
در پلکهای بازنشده
حرف های بازگو نشده
قلبهای عاشق نشده
رویای تار نشده
فاصلهای تمام نشده
تو در پنهان ترین حالت روشنی، در شبهایی به...
نامههایی به قسیالقلب عزیزم
به قلم: پریسانخاتون
ژانر: عاشقانه- تراژدی
***
مقدمه:
قسیالقلبِ عزیزم؛
اینروزها...
خیالم یک دم را
از خیالت مدفون نمیگردد!
اینروزها...
حیران و سرگشته،
بهدنبال ردِپایی از مهرت
تمام کوچهپسکوچههای دلگذشتمان را
از نظر گذرانیدهام!
اینروزها...
هوایات را کم...
دلنوشته: تنها لیلی میدانست
دلنویس: Camilla_of_90
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
چشمان من دیگر سویی ندارد
آسمان من دیگر ماهی ندارد
طرح لبخند ز صورتم پر کشید
نقش خنجر بر جانم فریاد کشید
من تو را خواهم ولی مجنون من
گویی از عشق نمانده جوهری بر جان من
لیلی این قصه من بودم ولی
تو نبودی مرهم و آرامش دردهای من
بسم الله الرحمن الرحیم
نام دلنوشته: خسوف
نگارشگر: Z.A.H.R.A کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه تاب سخن داریم
آوار ِ پریشانی ست، رو سوی چه بگریزم ؟
هنگامه ی حیرانی ست، خود را به که بسپاریم ؟
تشویش ِ هزار «آیا»،...