خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
فضای خانه که از خنده های ما گرم است
چه عاشقانه نفس می کشم! هوا گرم است



فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم

درین معموره وحشت فزا در هر کجا باشم
بغیر از گوشه دل، عضو بیرون رفته از جایم


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
فریب مهربانی خوردم از گردون، ندانستم
که در دل بشکند خاری که بیرون آرد از پایم

درین معموره وحشت فزا در هر کجا باشم
بغیر از گوشه دل، عضو بیرون رفته از جایم
فردوس به صحرای کویر آمده امروز
یا با نفس صبح عبیر آمده امروز


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و MaRjAn

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
فردوس به صحرای کویر آمده امروز
یا با نفس صبح عبیر آمده امروز


فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی‌خاکِ عشق آبی ندارد

غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب‌دلان را پیشه این است


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH- و MaRjAn

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی‌خاکِ عشق آبی ندارد

غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحب‌دلان را پیشه این است
فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
درد عاشق نشود به به مداوای حکیم


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و MaRjAn

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
درد عاشق نشود به به مداوای حکیم
فخر جمله ساقیانی ساغرت در کار باد
چشم تو مخمور باد و جان ما خمار باد


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
فخر جمله ساقیانی ساغرت در کار باد
چشم تو مخمور باد و جان ما خمار باد
فردوس به صحرای کویر آمده امروز
یا با نفس صبح عبیر آمده امروز


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
فردوس به صحرای کویر آمده امروز
یا با نفس صبح عبیر آمده امروز
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت

ابتهاج


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت

ابتهاج
فَغان کاین لولیانِ شوخِ شیرین‌کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که تُرکان خوان یغما را

حافظ


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
فَغان کاین لولیانِ شوخِ شیرین‌کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که تُرکان خوان یغما را

حافظ
فهم حقیقت من و ما را بهانه‌ ام
خوابیده است هر دو جهان در فسانه‌ ام

چون بوی غنچه‌ای‌ که فتد در نقاب رنگ
خون می‌خورد به پردهٔ حسرت ترانه‌ام

پاک است نامهٔ سحر ازگرد انتطار
قاصد اگر درنگ کند من روانه‌ ام

بیدل


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,345
امتیاز واکنش
15,923
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 6 دقیقه
فهم حقیقت من و ما را بهانه‌ ام
خوابیده است هر دو جهان در فسانه‌ ام

چون بوی غنچه‌ای‌ که فتد در نقاب رنگ
خون می‌خورد به پردهٔ حسرت ترانه‌ام

پاک است نامهٔ سحر ازگرد انتطار
قاصد اگر درنگ کند من روانه‌ ام

بیدل
فاش گویم: آتش عشقی بزرگ
در درونم در وجودم پا گرفت


مشاعره با حرف ف

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا