مشاعره با حرف ی

YeGaNeH · 29/6/24

یکبار گفتمت که چه اندازه عاشقم
تکرار میکنم که مرا جان و دل تویی...

- امیر احمدپور

-FãTéMęH- · 30/6/24

YeGaNeH گفت:
یکبار گفتمت که چه اندازه عاشقم
تکرار میکنم که مرا جان و دل تویی...

- امیر احمدپور

یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست
نمرودانرا پشه چو پیلی بفرست

فرعون صفتان همه زبردست شدند
موسی و عصا و رود نیلی بفرست
ابوسعید ابوالخیر

moh@mad · 6/7/24

-FãTéMęH- گفت:
یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست
نمرودانرا پشه چو پیلی بفرست

فرعون صفتان همه زبردست شدند
موسی و عصا و رود نیلی بفرست
ابوسعید ابوالخیر

یا روی به کنج خلوت آور شب و روز
یا آتش عشق بر کن و خانه بسوز

مستوری و عاشقی به هم ناید راست
گر پرده نخواهی که درد، دیده بدوز

-FãTéMęH- · 6/7/24

moh@mad گفت:
یا روی به کنج خلوت آور شب و روز
یا آتش عشق بر کن و خانه بسوز

مستوری و عاشقی به هم ناید راست
گر پرده نخواهی که درد، دیده بدوز

یاد ایامی که از آهنگِ زنجیرِ جنون

کوچه‌ٔ نی بود یک‌سر جاده در صحرای من

moh@mad · 13/7/24

-FãTéMęH- گفت:
یاد ایامی که از آهنگِ زنجیرِ جنون

کوچه‌ٔ نی بود یک‌سر جاده در صحرای من

یا رب این بوی خوش از روضه جان می‌آید
یا نسیم ایست کز آن سوی جهان می‌آید

-FãTéMęH- · 13/7/24

moh@mad گفت:
یا رب این بوی خوش از روضه جان می‌آید
یا نسیم ایست کز آن سوی جهان می‌آید

یاد آمدم که در دل شب ها هزار بار

دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

moh@mad · 14/7/24

-FãTéMęH- گفت:
یاد آمدم که در دل شب ها هزار بار

دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

یاران غمم خورید که غمخوار مانده‌ام
در دست هجر یار گرفتار مانده‌ام

یاری دهید کز در او دور گشته‌ام
رحمی کنید کز غم او زار مانده‌ام

یاران من ز بادیه آسان گذشته‌اند
من بی‌رفیق در ره دشوار مانده‌ام

-FãTéMęH- · 14/7/24

moh@mad گفت:
یاران غمم خورید که غمخوار مانده‌ام
در دست هجر یار گرفتار مانده‌ام

یاری دهید کز در او دور گشته‌ام
رحمی کنید کز غم او زار مانده‌ام

یاران من ز بادیه آسان گذشته‌اند
من بی‌رفیق در ره دشوار مانده‌ام

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

moh@mad · 17/7/24

-FãTéMęH- گفت:
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

یار سرگرم حیا، من ادب آموز نگاه
چشم تا کار کند، شرم و حجاب است اینجا

-FãTéMęH- · 20/7/24

moh@mad گفت:
یار سرگرم حیا، من ادب آموز نگاه
چشم تا کار کند، شرم و حجاب است اینجا

یکی را در یکی زن هم یکی دان
یکی از ذات پاکش بیشکی دان

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

معاونت کل سایت رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین