مشاعره با حرف چ

-FãTéMęH- · 11/6/24

MēLįKąღ گفت:
چه شدن آن طره پیوند دل و جان که دگر
دل بشکسته عاشق ننوازد به نسیم

چو آفتاب مِی از مشرقِ پیاله برآید
ز باغِ عارِضِ سـ*ـاقی هزار لاله برآید

moh@mad · 13/6/24

-FãTéMęH- گفت:
چو آفتاب مِی از مشرقِ پیاله برآید
ز باغِ عارِضِ سـ*ـاقی هزار لاله برآید

چو دل قرار در آن زلف بیقرار گرفت
جنون عشق زدست دل اختیار گرفت

قرارگاه بسی جستم و نشد حاصل
به بی قراری آخر دلم قرار گرفت

فیض کاشانی

YeGaNeH · 17/6/24

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم
تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟

- پروانه حسینی

moh@mad · 18/6/24

YeGaNeH گفت:
چمدان دست گرفتم که بگویی نروم
تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟

- پروانه حسینی

چون عشق بت ز کعبه به دیرم حواله کرد
تسبیح شکر گو شد و ناقوس ناله کرد

بر آستان دیر نهادیم روی گرم
هر ذره صد معامله با روی لاله کرد

عرفی

-FãTéMęH- · 18/6/24

moh@mad گفت:
چون عشق بت ز کعبه به دیرم حواله کرد
تسبیح شکر گو شد و ناقوس ناله کرد

بر آستان دیر نهادیم روی گرم
هر ذره صد معامله با روی لاله کرد

عرفی

چه بیداری تلخی بود از خواب خوش سرخوشی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را

- شهریار

moh@mad · 19/6/24

-FãTéMęH- گفت:
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش سرخوشی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را

- شهریار

چون تو مستغنی ز دل بودی دل آرایی چه بود
بر دل و جان ناز را چندین تقاضایی چه بود

در تصرف چون نمی‌آورد حسنت ملک دل
این حشر بردن به اقلیم شکیبایی چه بود

وحشی بافقی

-FãTéMęH- · چهارشنبه در 07:01

moh@mad گفت:
چون تو مستغنی ز دل بودی دل آرایی چه بود
بر دل و جان ناز را چندین تقاضایی چه بود

در تصرف چون نمی‌آورد حسنت ملک دل
این حشر بردن به اقلیم شکیبایی چه بود

وحشی بافقی

چقدر خسته ام از این دقیقه های پاپتی از امتداد خسته ی کلاف بی عدالتی

سمیه آقایی

MēLįKąღ · چهارشنبه در 08:51

چنین دور از خویش و بیگانه گشتم

که افتاد با تو مرا آشنایی

-FãTéMęH- · چهارشنبه در 12:44

MēLįKąღ گفت:
چنین دور از خویش و بیگانه گشتم

که افتاد با تو مرا آشنایی

چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم
خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم

moh@mad · چهارشنبه در 15:22

-FãTéMęH- گفت:
چه شد آن عهد قدیم و چه شد آن یار ندیم
خون کند خاطر من خاطره عهد قدیم
/QUOTE]

چشم مستت چه کند با منِ بیمار امشب
این دل تنگ من و این دل تب دار امشب

اخر ای اشک دل سوخته ام را مددی
که بجز ناله مرا نیست پرستار امشب

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ویژه انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین