خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

*AsAl*

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/8/23
ارسال ها
385
امتیاز واکنش
1,371
امتیاز
168
محل سکونت
دنیای خیال
زمان حضور
15 روز 19 ساعت 16 دقیقه
آن که می‌دارد تیمار مرا کار من است
من نمی‌خواهم درمانم اسیر
صبح وقتی که هوا شد روشن
هرکسی خواهد دانست و بجا خواهد آورد مرا


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH- و moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,471
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 48 دقیقه
آن که می‌دارد تیمار مرا کار من است
من نمی‌خواهم درمانم اسیر
صبح وقتی که هوا شد روشن
هرکسی خواهد دانست و بجا خواهد آورد مرا
آی نی زن که تو
را آوای نی برده ست دور از ره کجایی
خانه‌ام ابریست اما
ابر بارانش گرفته ست
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم
من به روی آفتابم


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,924
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 23 دقیقه
من ندانم با که گویم شرح درد

قصه رنگ پریده، خون سَرد

هرکه با من همره و پیمانه شد

عاقبت شیدا دل و دیوانه شد


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,471
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 48 دقیقه
من ندانم با که گویم شرح درد

قصه رنگ پریده، خون سَرد

هرکه با من همره و پیمانه شد

عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
دردا که نگشت هر کسی محرم ما
آگاه نشد به دل ز بیش و کم ما

آنرا که نشاندمش سخنها در گوش
دیدم که چگونه خنده زد برغم ما


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,924
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 23 دقیقه
از شعرم خلقی بهم انگیخته‌ام

خوب و بدشان بهم درآمیخته‌ام

خود گوشه گرفته‌ام تماشا را

کآب در خوابگه مورچگان ریخته‌ام


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,471
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 48 دقیقه
از شعرم خلقی بهم انگیخته‌ام

خوب و بدشان بهم درآمیخته‌ام

خود گوشه گرفته‌ام تماشا را

کآب در خوابگه مورچگان ریخته‌ام
مکث میکنم
انگار در زیبائیت چیزی جا گذتشته ام
مثلا در صدایت ارامش
یا در چشمهایت زندگی


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,924
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 23 دقیقه
یکسره روی زمین ابری ست با آن
از فراز گردنه خرد و خراب و سرخوش
باد می‌پیچد
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو
را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,471
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 48 دقیقه
یکسره روی زمین ابری ست با آن
از فراز گردنه خرد و خراب و سرخوش
باد می‌پیچد
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو
را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟
یکشب درون قایق دلتنگ
خواندند آنچنان
که من هنوز هیبت دریا را
در خواب میبینم


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,347
امتیاز واکنش
15,924
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 18 ساعت 23 دقیقه
من در کنار تو به آرامش می رسم
و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست
تو را عاشقانه می بـ*ـو*سم
تا با گرمی نفسهایم، به لبانت جان دهم
و با گرمی نفسهایت، جانی دوباره گیرم.
دوستت دارم،
با همه هستی خود، ای همه هستی من
و هزاران بار خواهم گفت:
دوستت دارم را …


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,471
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 48 دقیقه
من در کنار تو به آرامش می رسم
و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست
تو را عاشقانه می بـ*ـو*سم
تا با گرمی نفسهایم، به لبانت جان دهم
و با گرمی نفسهایت، جانی دوباره گیرم.
دوستت دارم،
با همه هستی خود، ای همه هستی من
و هزاران بار خواهم گفت:
دوستت دارم را …


از شعرم خلقی بهم انگیخته‌ام

خوب و بدشان بهم درآمیخته‌ام

خود گوشه گرفته‌ام تماشا را

کآب در خوابگه مورچگان ریخته‌ام


مشاعره با اشعار نیما یوشیج

 
  • تشکر
Reactions: -FãTéMęH-
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا