مشاعره با حرف ج

-FãTéMęH- · 2/10/23

جان کل با جان جزو آسیب کرد

جان ازو دری ستد در جیب کرد

( مولوی )

Delvin22 · 2/10/23

جان فشان و راه کوب و راد زی و مرد باش

تا شوی باقی چو دامن بر فشانی زین دمن

moh@mad · 4/10/23

Delvin22 گفت:
جان فشان و راه کوب و راد زی و مرد باش

تا شوی باقی چو دامن بر فشانی زین دمن

جز به دیدار توام دیده نمی‌باشد باز
گویی از مهر تو با هر که جهانم کینیست

هر که ماه ختن و سرو روانت گوید
او هنوز از قد و بالای تو صورت بینیست

-FãTéMęH- · 4/10/23

جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را

هلالی جغتایی

moh@mad · 5/10/23

-FãTéMęH- گفت:
جان خوشست اما نمی خواهم که جان گویم تو را خواهم از جان خوشتری یابم که آن گویم تو را

هلالی جغتایی

جز بندگیم کاری از دست نمی آید
من بنده فرمانم، تا دوست چه فرماید

تو عمر من و وصلت آسایش عمر من
یارب که رقیب تو از عمر نیاساید

هلالی

-FãTéMęH- · 13/11/23

جان کل با جان جزو آسیب کرد

جان ازو دری ستد در جیب کرد

( مولوی )

moh@mad · 13/11/23

-FãTéMęH- گفت:
جان کل با جان جزو آسیب کرد

جان ازو دری ستد در جیب کرد

( مولوی )
[/QUOTE

جهانی راز دارم مانده در دل
که را گویم چو یک محرم ندارم

حریفی می‌کنم با هفت دریا
ولیکن زور یک شبنم ندارم
عطار

-FãTéMęH- · 13/11/23

جانـــــم بگیـــــــــــر و صحبت جانانــــه ام بخش

کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

هوشنگ ابتهاج

moh@mad · 14/11/23

-FãTéMęH- گفت:
جانـــــم بگیـــــــــــر و صحبت جانانــــه ام بخش

کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست

هوشنگ ابتهاج

جانا به هلاک بنده مستیز و بیا
رنگی که تو دانی تو برآمیز و بیا

ای مکر در آموخته هرجائی را
یک مکر برای من درانگیز و بیا

-FãTéMęH- · 14/11/23

جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین

یکچند کوه می کند بیهوده کوهکن هم

( وحشی بافقی )

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

مدیر آزمایشی تالار موسیقی

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین