مشاعره با کلمه‌ی عشق و نظیر آن

Mahii · 20/6/23

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

moh@mad · 22/6/23

Mahii گفت:
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

عاشقان را شادمانی و غم اوست
دست‌مزد و اجرت خدمت هم اوست

غیر معشوق ار تماشایی بود
عشق نبود بد*کاره سودایی بود

عشق آن شعله‌ست کو چون بر فروخت
هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت

Mahii · 23/6/23

moh@mad گفت:
عاشقان را شادمانی و غم اوست
دست‌مزد و اجرت خدمت هم اوست

غیر معشوق ار تماشایی بود
عشق نبود بد*کاره سودایی بود

عشق آن شعله‌ست کو چون بر فروخت
هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت

معشـ*ـوقه و عشق عاشقان یک نفس است
رو هم نفسی جو، که جهان یک نفس است
با هم نفسی گر نفسی بنشینی
مجموع حیات عمر آن یک نفس است

moh@mad · 24/6/23

Mahii گفت:
معشـ*ـوقه و عشق عاشقان یک نفس است
رو هم نفسی جو، که جهان یک نفس است
با هم نفسی گر نفسی بنشینی
مجموع حیات عمر آن یک نفس است

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نيستند

دردِ بی درمانشان را درد درمان می کند

Sh@bnam · 24/6/23

moh@mad گفت:
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نيستند

دردِ بی درمانشان را درد درمان می کند

گفتی: بگوی عاشق و بیمار کیستی؟
من عاشق توام تو بگو یار کیستی؟
جامی

moh@mad · 24/6/23

Sh@bnam گفت:
گفتی: بگوی عاشق و بیمار کیستی؟
من عاشق توام تو بگو یار کیستی؟
جامی

عشق باشد چون درخت و عاشقان سایه درخت
سایه گر چه دور افتد بایدش آن جا شدن

بر مقام عقل باید پیر گشتن طفل را
در مقام عشق بینی پیر را برنا شدن

YeGaNeH · 22/7/23

عشق ، بر شانه ی هم چیدن چندین سنگ است
گاه می ماند و ناگاه به هم می‌ریزد
آنچه را "عقل "به یک عمر به دست آوردست
"دل" به یک لحظه ی کوتاه به هم می‌ریزد ...

- فاضل نظری