مشاعره با حرف د

moh@mad · 21/6/23

Sea گفت:
دلا می‌جوش، همچون موجِ دریا
که گر دریا بیارامَد بگَندَد

در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش

~NIKA~ · 22/6/23

moh@mad گفت:
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش

‌دل مدام از خط و زلف یار می‌گوید سخن
هر که سودایی شود بسیار می‌گوید سخن
پیش رخساری که می‌لغزد بر او پای نگاه
ساده لوح آن کس که از گلزار می‌گوید سخن

moh@mad · 22/6/23

Sea گفت:
‌دل مدام از خط و زلف یار می‌گوید سخن
هر که سودایی شود بسیار می‌گوید سخن
پیش رخساری که می‌لغزد بر او پای نگاه
ساده لوح آن کس که از گلزار می‌گوید سخن

دلتنگ توام جانا هردم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی

رفتم که سفر شاید درمان دلم گردد
رفتن نبُوَد چاره وقتی که تو اینجایی

Sh@bnam · 24/6/23

moh@mad گفت:
دلتنگ توام جانا هردم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی

رفتم که سفر شاید درمان دلم گردد
رفتن نبُوَد چاره وقتی که تو اینجایی

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آ*غو*ش بگیرم که بمیرم
بگذار بمیرم که بمیرم:)

moh@mad · 24/6/23

Sh@bnam گفت:
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آ*غو*ش بگیرم که بمیرم
بگذار بمیرم که بمیرم:)

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لـ*ـذت این چشم به راهی

ای عشق تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی هر چه تو گویی و تو خواهی

Sh@bnam · 24/6/23

moh@mad گفت:
دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لـ*ـذت این چشم به راهی

ای عشق تو را دارم و دارای جهانم
همواره تویی هر چه تو گویی و تو خواهی

دستم به ماه می رسد امشبا، گر كه عشق
دست مرا دوباره بگيرد، مگر كه عشق