مشاعره با حرف ج

Alone.wolf · 19/7/22

moh@mad گفت:
جز کوی تو دل را نبود منزل دیگر
گیرم که بود کوی دگر کو دل دیگر

جرم است سراپای من خاک نهاد

لیکن بودم به عفو او خاطر شاد

ای وای اگر عفو نباشد ، ای وای

فریاد اگر جرم نبخشد ، فریاد

moh@mad · 21/7/22

Alone.wolf گفت:
جرم است سراپای من خاک نهاد

لیکن بودم به عفو او خاطر شاد

ای وای اگر عفو نباشد ، ای وای

فریاد اگر جرم نبخشد ، فریاد

جز کوی تو جایی من اواره ندارم
جولانگه برق است ولی چاره ندارم
یک جلوه کند ماه در ایینه صد موج
جز نقش تو بر سـ*ـینه صد پاره ندارم

Alone.wolf · 22/7/22

moh@mad گفت:
جز کوی تو جایی من اواره ندارم
جولانگه برق است ولی چاره ندارم
یک جلوه کند ماه در ایینه صد موج
جز نقش تو بر سـ*ـینه صد پاره ندارم

خیلی شعر زیبایی بود

جذبه عاشق اثر در سنگ خارا می کند
کوهکن معشوق خود از سنگ پیدا می کند

SaNia♡ · 27/7/22

جان خوشست اما نمی‌خواهم که جان گویم تو را
خواهم از جان خوش‌تری یابم که آن گویم تو را

***

جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم.

***

جای مهتاب، به تاریکی شب‌ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل‌ها تو بخند

moh@mad · 1/8/22

سانیا بهمنی گفت:
جان خوشست اما نمی‌خواهم که جان گویم تو را
خواهم از جان خوش‌تری یابم که آن گویم تو را

***

جانی که خلاص از شب هجران تو کردم
در روز وصال تو به قربان تو کردم.

***

جای مهتاب، به تاریکی شب‌ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل‌ها تو بخند

جهان بی عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار
اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست

paeez81 · 1/1/23

جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد

moh@mad · 4/1/23

paeez81 گفت:
جانْ بی جمالِ جانان میلِ جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقّا که آن ندارد

جلوه‌ کنان می‌روی و باز می‌آیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل

هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل

Moubina · 4/1/23

moh@mad گفت:
جلوه‌ کنان می‌روی و باز می‌آیی
سرو ندیدم بدین صفت متمایل

هر صفتی را دلیل معرفتی هست
روی تو بر قدرت خدای دلایل

جز راست مگوی گاه و بی گاه
تا حاجت نایدت به سوگند

moh@mad · 5/1/23

Moubina گفت:
جز راست مگوی گاه و بی گاه
تا حاجت نایدت به سوگند

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

برشکن کاکل ترکانه که در طالع توست
بخشش و کوشش خاقانی و چنگزخانی

Morad · 5/1/23

moh@mad گفت:
جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

برشکن کاکل ترکانه که در طالع توست
بخشش و کوشش خاقانی و چنگزخانی

جان کل با جان جزو آسیب کرد

جان ازو دری ستد در جیب کرد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

همراه رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین