مشاعره با حرف ظ

Saba hosseinzadeh · 31/5/22

ظریفی کرد و بیرون از ظریی

شاید کرد با مستان حریفی

moh@mad · 31/5/22

Saba hosseinzadeh گفت:
ظریفی کرد و بیرون از ظریی

شاید کرد با مستان حریفی

ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده به

وآنکه خوابش بهتر از بیداری است
آن چنان بد زندگانی مرده به

Mahii · 19/6/22

moh@mad گفت:
ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده به

وآنکه خوابش بهتر از بیداری است
آن چنان بد زندگانی مرده به

ظریفی کرد و بیرون از ظریی
شاید کرد با مستان حریفی

moh@mad · 22/6/22

Mahii گفت:
ظریفی کرد و بیرون از ظریی
شاید کرد با مستان حریفی

ظاهر قرآن چو جان آدمی است
كه نقوشش ظاهر و جانش خفی است

paeez81 · 11/7/22

ظلم ماری است هر که پروردش
اژدهایی شد و فرو بردش

moh@mad · 15/7/22

paeez81 گفت:
ظلم ماری است هر که پروردش
اژدهایی شد و فرو بردش

ظلم از هرکه هست نیک بدست

وآنکه او ظالم است نیک بدست

Alone.wolf · 21/7/22

ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده به

moh@mad · 21/7/22

Alone.wolf گفت:
ظالمی را خفته دیدم نیم روز
گفتم این فتنه است خوابش برده به

ظلمت شب را
شانه‌‌ی دلدار می‌‌باید
که نیست …!

Alone.wolf · 22/7/22

moh@mad گفت:
ظلمت شب را
شانه‌‌ی دلدار می‌‌باید
که نیست …!

ظاهر شود که خلق چه دارند در بساط
در کشوری که یوسف ما را بها کنند

KoOrOsH · 27/7/22

ظل ممدود خم زلف تو ام بر سر باد
کاندران سایه قرار دل شیدا باشد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی