مشاعره با حرف ع

Mahii · 23/4/22

moh@mad گفت:
عشق مهمان ست و جان و دل مهمان او
من دل و جان پیش مهمان در کشم هر صبحدم

عاشقم برلطف و بر قهرش به جد

بالعجب من عاشق این هردو ضد

moh@mad · 29/4/22

Mahii گفت:
عاشقم برلطف و بر قهرش به جد

بالعجب من عاشق این هردو ضد

عشق مهمان دل است و جان و دل مهمان او
من دل و جان پیش مهمان در کشم هر صبحدم

Mahii · 29/4/22

moh@mad گفت:
عشق مهمان دل است و جان و دل مهمان او
من دل و جان پیش مهمان در کشم هر صبحدم

عشق دردیست به نزدیک طبیبان لیکن

دردمندان همه دانند که آن در مان است

SelmA · 12/5/22

عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گر چه با آدمی بزرگ شود

moh@mad · 14/5/22

Ghoolagh گفت:
عاقبت گرگ زاده گرگ شود
گر چه با آدمی بزرگ شود

عاشق اگر بیند ستم کی شکوه از یارش کند
بلبل نمی رنجد ز گل هر چند ازارش کند

SelmA · 14/5/22

عقربه باز پشت دستم را می گزد که قرار نزدیک است

لحظه های بــه بار آمـدن شاخه ی انتظار نزدیک است

moh@mad · 25/5/22

Ghoolagh گفت:
عقربه باز پشت دستم را می گزد که قرار نزدیک است

لحظه های بــه بار آمـدن شاخه ی انتظار نزدیک است

علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد
مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را

SelmA · 2/6/22

علم دین ، بام گلشن جان است
نردبان، عقل و حس انسان است

moh@mad · 2/6/22

Ghoolagh گفت:
علم دین ، بام گلشن جان است
نردبان، عقل و حس انسان است

عاشقی کن بی خیال وصل و هجران ای عزیز
گاه گاهی جاده ها از شهر مقصد بهترند

Mahii · 19/6/22

moh@mad گفت:
عاشقی کن بی خیال وصل و هجران ای عزیز
گاه گاهی جاده ها از شهر مقصد بهترند

عشق بازی کاربازی نیست ای دل سربباز
زانکه گوی عشق را نتوان زد به چوگان هـ*ـوس

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی