مشاعره با حرف پ

moh@mad · 8/2/22

paria.m گفت:
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا در این لحظه جز اندیشه او نگذارم

پرسیدم ازو واسطه ی هجران را
گفتا سببی هست بگویم آن را

من چشم توأم اگر نبینی چه عجب
من جان توأم، کسی نبیند جان را

paria.m · 8/2/22

moh@mad گفت:
پرسیدم ازو واسطه ی هجران را
گفتا سببی هست بگویم آن را

من چشم توأم اگر نبینی چه عجب
من جان توأم، کسی نبیند جان را

پیش رفتار تو پا بر نگرفت از خجلت
سرو سرکش که نباز از قد و قامت برخاست

moh@mad · 8/2/22

paria.m گفت:
پیش رفتار تو پا بر نگرفت از خجلت
سرو سرکش که نباز از قد و قامت برخاست

پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی
بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا

گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا

Mahii · 9/2/22

moh@mad گفت:
پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی
بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا

گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی
یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا

پیر اگر باشم چه غم عشقم جوان است ای پری!

وین جوانی هم هنوزش عنفوان است ای پری!

هر چه عاشق پیرتر عشقش جوانتر ای عجب

دل دهد تاوان اگر تن ناتوان است ای پری!

~XFateMeHX~ · 15/2/22

پروانـه به یک سوختــن آزاد شد از شمع

بیچاره دل ماست که در سوز و گدازست

وصال شیرازی

~XFateMeHX~ · 15/2/22

پر آب دو دیده و پر آتش جگرم

پر باد دو دستم و پر از خاک سرم

( رشیدالدین میبدی )

~XFateMeHX~ · 15/2/22

پروانه سوخت، شمع فرو مرد، شب گذشت

ای وای مـــن که قصـــه ی دل نـاتمــــام ماند

مهدی سهیلی

~XFateMeHX~ · 17/2/22

پنج روزی که درین مرحله مهلت داری

خوش بیاسای زمانی که زمان اینهمه نیست

( حافظ )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

پای از گلیم فقر نکردم فزون دراز

با آنکه در دیار سخن، پادشا شدم

( قدسی مشهدی )

~XFateMeHX~ · 17/2/22

پادشاه دیار جود و وجود

مقصد علم و عالم مقصود

( عراقی )

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

کاربر برتر

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین