مشاعره با اشعار فردوسی

paeez81 · 13/7/21

تن مرده چون مرد بی دانشست
که نادان به هر جای بی رامشست

فاطمه باقری · 14/7/21

paeez81 گفت:
تن مرده چون مرد بی دانشست
که نادان به هر جای بی رامشست

تو بر مایه ی دانش خود مایست
که بالای هر دانشی دانشیست

moh@mad · 14/7/21

فاطمه باقری گفت:
تو بر مایه ی دانش خود مایست
که بالای هر دانشی دانشیست

تن مرده چون مرد بی دانشست
که نادان به هر جای بی رامشست
که دشمن که دانا بود به ز دوست
که با دشمن و دوست دانش نکوست

فاطمه باقری · 14/7/21

moh@mad گفت:
تن مرده چون مرد بی دانشست
که نادان به هر جای بی رامشست
که دشمن که دانا بود به ز دوست
که با دشمن و دوست دانش نکوست

ترا دانش و دین رهاند درست
در رستگاری ببایدت جست

نازپری احمدی · 16/7/21

تن مرده چو مرد بی دانشست
که نادان به هرجای بی رامشست
که دشمن که دانا به ز دوست
که با دشمن و دوست دانش نکوست

فردوسی

paeez81 · 18/7/21

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

moh@mad · 21/7/21

paeez81 گفت:
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

دگر آن که دارد ز یزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس

paeez81 · 21/7/21

سر راستی دانش ایزیدیست
چو دانستیش زو نترسی ؛ بدیست

moh@mad · 27/7/21

paeez81 گفت:
سر راستی دانش ایزیدیست
چو دانستیش زو نترسی ؛ بدیست

تو را دانش از لطف یزدان بود
بجوشد ز جایی که در جان بود

Alone.wolf · 27/7/21

moh@mad گفت:
تو را دانش از لطف یزدان بود
بجوشد ز جایی که در جان بود

دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی