مشاعره با حروف انتخابی

Sh@bnam · 12/6/21

niloofar.H گفت:
ز کار هر که يک مشکل گشايی
به خود صد مشکل آسان کرده باشی
م

مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
ن

niloofar.H · 12/6/21

Sh@bnam گفت:
مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
ن

نالم و ترسم که او باور کند
وز کرم آن جور را کمتر کند
ی

Sh@bnam · 12/6/21

niloofar.H گفت:
نالم و ترسم که او باور کند
وز کرم آن جور را کمتر کند
ی

یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد
چیزی به غیر پیرهن از ما عوض نشد
خ

niloofar.H · 12/6/21

Sh@bnam گفت:
یک سال دیگر آمد و دنیا عوض نشد
چیزی به غیر پیرهن از ما عوض نشد
خ

خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
و :aiwan_light_crazy:

Sh@bnam · 12/6/21

niloofar.H گفت:
خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
و

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی
خ

niloofar.H · 12/6/21

Sh@bnam گفت:
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب‌های جدایی
خ

ا اینطوریه

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر دی که خواندنش بی خبر نرود
غ :aiwan_light_to_pick_ones_nose:

Sh@bnam · 12/6/21

niloofar.H گفت:
ا اینطوریه
خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر دی که خواندنش بی خبر نرود
غ

غلط است آنکه گویند به دل ره است دل را
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
ع :aiwan_light_to_pick_ones_nose2:

niloofar.H · 12/6/21

Sh@bnam گفت:
غلط است آنکه گویند به دل ره است دل را
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد
ع

عاقبت منزل ما وادی خاموشان است
حالیا قلقله در گنبد افلاک انداز
گ :aiwan_light_to_pick_ones_nose:

Sh@bnam · 12/6/21

niloofar.H گفت:
عاقبت منزل ما وادی خاموشان است
حالیا قلقله در گنبد افلاک انداز
گ

گفتم که خطا کردی و تدبير نه اين بود
گفتا چه توان کرد که تقدير چنين بود
چ

niloofar.H · 12/6/21

Sh@bnam گفت:
گفتم که خطا کردی و تدبير نه اين بود
گفتا چه توان کرد که تقدير چنين بود
چ

چادر سیاه روی سرت، مثل اینکه ... آه
مهتاب می شوی وسط یک شب سیاه
این و دیدم افتادم یاد روسری دیروز

ح

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی