خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Evan

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
1/5/19
ارسال ها
13
امتیاز واکنش
764
امتیاز
203
زمان حضور
14 روز 6 ساعت 27 دقیقه
نام رمان: سیاره فاوارت

نام نویسنده: مهدی.ج

ژانر: علمی تخیلی

خلاصه:

کره زمین با تکنولوژی پیشرفته بشر آراسته شده بود و ‌لـ*ـذت دستاوردهای جدید لحظه آنان را تنها نمی‌گذاشتند، اما زمین در حال نابودی بود‌.
دانشمندی که تعصب زیادی داشت، با ساخت سرعت نور، زمینه‌ای برای مهاجرت انسان‌ها به سیاره دیگری فراهم کرد؛ اما فضانوردان در فضایی نامعلوم، در سیاره‌ای ناشناخته فرود می‌آیند. تنها بازماندگان سفینه فضایی، خود را میان موجوداتی وحشتناک دیدند که رحمی در وجود نداشتند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Ryhwn، ~حنانه حافظی~، P.E.G.A.H و یک کاربر دیگر

f_t_m_h_m_r_d_z

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/5/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
11
امتیاز
73
سن
16
زمان حضور
5 ساعت 2 دقیقه
♡"به نام خالق عشق"♡
نام رمان: جنون مالکیت.
ژانر: عاشقانه. درام. غمگین.ازدواج اجباری.
به قلم: fatemeh.mradz
خلاصه:
آناهیتا دختری پاک و مهربون که خیلی سختی کشیده اما تسلیم نشده، دختری که طعم آ*غو*ش پدر و مادرو نچشیده، با خواهر کوچیکترش توی خونه ای کوچیکشون زندگی میکنن و به زور شکم خودشونو سیر میکنن، آناهیتا دنبال کار میگرده و توی شرکت سورن پسری پولدار و مغرور استخدام میشه، اما بی خبر از اینکه زندگیش سیاه و سیاه تر میشه و....

"پایانی متفاوت"!

ناظر پیشنهادی مدیر.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تعجب
  • عالی
Reactions: Ryhwn، ~حنانه حافظی~ و SETAREH LOTFI

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان: سیاره فاوارت

نام نویسنده: مهدی.ج

ژانر: علمی تخیلی

خلاصه:

کره زمین با تکنولوژی پیشرفته بشر آراسته شده بود و ‌لـ*ـذت دستاوردهای جدید لحظه آنان را تنها نمی‌گذاشتند، اما زمین در حال نابودی بود‌.
دانشمندی که تعصب زیادی داشت، با ساخت سرعت نور، زمینه‌ای برای مهاجرت انسان‌ها به سیاره دیگری فراهم کرد؛ اما فضانوردان در فضایی نامعلوم، در سیاره‌ای ناشناخته فرود می‌آیند. تنها بازماندگان سفینه فضایی، خود را میان موجوداتی وحشتناک دیدند که رحمی در وجود نداشتند.
سلام. ناظر شما ~حنانه حافظی~ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: LIDA_M، P.E.G.A.H و Whisper

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
♡"به نام خالق عشق"♡
نام رمان: جنون مالکیت.
ژانر: عاشقانه. درام. غمگین.ازدواج اجباری.
به قلم: fatemeh.mradz
خلاصه:
آناهیتا دختری پاک و مهربون که خیلی سختی کشیده اما تسلیم نشده، دختری که طعم آ*غو*ش پدر و مادرو نچشیده، با خواهر کوچیکترش توی خونه ای کوچیکشون زندگی میکنن و به زور شکم خودشونو سیر میکنن، آناهیتا دنبال کار میگرده و توی شرکت سورن پسری پولدار و مغرور استخدام میشه، اما بی خبر از اینکه زندگیش سیاه و سیاه تر میشه و....

"پایانی متفاوت"!

ناظر پیشنهادی مدیر.
سلام. اول باید رمان اولتون رد یا تایید بشه و بعد برای رمان دومتون ناظر تعیین بشه


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: LIDA_M

fatemeh. mradz

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/5/21
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
3
امتیاز
73
سن
16
زمان حضور
11 ساعت 15 دقیقه
☆"بـه نام خـدای قـلم"☆

نام رمان: در اسارت اجبار

به قلم: fatemeh.m

ژانر: عاشقانه. ازدواج اجباری. غمگین.

خـلاصه:

آوا دختری از جنس دریا پاک و ظریف، دختری ۱۹ساله و جوان که زندگی سختی داره، پدرش معتاده و توی خونه ای کوچیکشون با خواهر کوچکترش زندگی میکنه، مادرش اونارو ترک میکنه و ازدواج میکنه، به زور شکم خودشونو سیر میکنن، آوا دنبال کار میگرده تا خودشو و خواهرشو از دست پدره قماربازش که آدم های پولدار میاره خونه اونم برای شرط بندی و شب ها هم آوا کتک میزنه راحت بشه، کار پیدا میکنه تو شرکت به عنوان منشی استخدام میشه و خوشحال و بی خبر از اینکه قراره سختی های زیادیو بکشه و باز هم سیاهی و......

مقدمه:

من "محـ ـکوم" هـستم.

بـه "سـخـ ـت" ماندن.

بـه "اجـ ـبار" مـاندن.

بـه بـا "تـو" بـودن.

گـلویم "بـغـ ـض"دارد.

امـا اجازه"شکـ ـستن"نمیدهی.

تـو"فریـ ـاد"میزنـی.

تـو"غـ ـرور"میشـکنی.

تـو"قلـ ـبم"را خـورد میکنی.

تـو"احسـ ـاسم"را مـیکشی.

امـا" عشـ ـقت" زیاد هسـت.

تـو "حـ کـم"مـیدهـی.

و مـن به"اجـ ـبار"میـخندم.

بـه"اجـ ـبار"مـی مـانم.

بـه"اجـ ـبار"سـکوت میـکنم.

بـه"اجـ ـبار" کـنـارت مـی مـانم.

! " سـرنـوشت"!

! "تـقـدیر"!

مـن را بـه "اجـ ـبار" محـکوم کـرده.

تـو "نـ ـگاه"مـرا مـیخواهی.

امـا مـن"نــگاهی"نـدارم بـرای تـ ـو.

تــو" مـحـ ـبت"مـرا مـیخـواهی.

امـا مـن "مـحـ ـبت"نـدارم برای تـ ـو.

تــو"اسـ ـارت" قـلب مـرا میـخواهی.

امـا مـن "قلـ ـبی" نـدارم برای تـو.

تـو خـود را "مـ ـالک"مـن مـیدانی.

امـا مـن تـو را"تـ ـقدیرم"میـدانـم.

و تـقدیر مـن"اجـ ـبار"هـست.

و بـاز هـم"اجـ ـباری"دیـگر.

(ناظر پیشنهادی مدیر)♡


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: P.E.G.A.H، Ryhwn و Whisper

fatemeh.ch

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
27/5/21
ارسال ها
3
امتیاز واکنش
15
امتیاز
73
زمان حضور
3 روز 15 ساعت 3 دقیقه
سلام
نام رمان: اتفاقی...
نام رمان ممکنه تغییر کنه
ژانر: عاشقانه. (کوتاه)
خلاصه: فریبا دختری که از چندسال پیش با مرگ پدر و مادرش روی پای خودش ایستاده و وقتی بهترین دوستش ازدواج میکنه تنها تر میشه. تا اینکه به یک مهمونی کوچیک دعوت میشه و...
توی اغلب رمانها خوندیم که میگن پسره عاشق دختره میشه اما رمان من کاملا بالعکسه.

توجه. توجه 1 : هنوز رمان رو کامل ننوشتم
توجه. توجه. 2 : اولین رمانی هست که مینویسم و تجربه ای در نوشتن رمان ندارم


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: فاطمه بیابانی، Ryhwn، Whisper و یک کاربر دیگر

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
474
امتیاز واکنش
5,538
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
51 روز 15 ساعت 11 دقیقه
نام رمان: امپراتوری ساتارا
نام نویسنده: علی آبانی
ژانر: فانتزی، عاشقانه
خلاصه رمان: پیوند ناگسستنی شش بردار؛ این‌بار همراه آنجلا! هرکدام در راه اندیشه‌ای برای ایجاد انگیزه؛ انگیزه‌‌ای که ارمغانی از صلح داشته باشد. صلح جهانی! هزارتوی راه‌شان سخت در هم تنابیده و رأس آن ساتاراست؛ ساتارایی که برای رسیدنش آزمون‌های سختی در نظر دیده. آیا می‌توانند؟ آخر راه چگونه است؟
(به پیشنهاد ناقد میخواهم از اول یک رمان جدید و بهتر بنویسم )


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: P.E.G.A.H

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
☆"بـه نام خـدای قـلم"☆

نام رمان: در اسارت اجبار

به قلم: fatemeh.m

ژانر: عاشقانه. ازدواج اجباری. غمگین.

خـلاصه:

آوا دختری از جنس دریا پاک و ظریف، دختری ۱۹ساله و جوان که زندگی سختی داره، پدرش معتاده و توی خونه ای کوچیکشون با خواهر کوچکترش زندگی میکنه، مادرش اونارو ترک میکنه و ازدواج میکنه، به زور شکم خودشونو سیر میکنن، آوا دنبال کار میگرده تا خودشو و خواهرشو از دست پدره قماربازش که آدم های پولدار میاره خونه اونم برای شرط بندی و شب ها هم آوا کتک میزنه راحت بشه، کار پیدا میکنه تو شرکت به عنوان منشی استخدام میشه و خوشحال و بی خبر از اینکه قراره سختی های زیادیو بکشه و باز هم سیاهی و......

مقدمه:

من "محـ ـکوم" هـستم.

بـه "سـخـ ـت" ماندن.

بـه "اجـ ـبار" مـاندن.

بـه بـا "تـو" بـودن.

گـلویم "بـغـ ـض"دارد.

امـا اجازه"شکـ ـستن"نمیدهی.

تـو"فریـ ـاد"میزنـی.

تـو"غـ ـرور"میشـکنی.

تـو"قلـ ـبم"را خـورد میکنی.

تـو"احسـ ـاسم"را مـیکشی.

امـا" عشـ ـقت" زیاد هسـت.

تـو "حـ کـم"مـیدهـی.

و مـن به"اجـ ـبار"میـخندم.

بـه"اجـ ـبار"مـی مـانم.

بـه"اجـ ـبار"سـکوت میـکنم.

بـه"اجـ ـبار" کـنـارت مـی مـانم.

! " سـرنـوشت"!

! "تـقـدیر"!

مـن را بـه "اجـ ـبار" محـکوم کـرده.

تـو "نـ ـگاه"مـرا مـیخواهی.

امـا مـن"نــگاهی"نـدارم بـرای تـ ـو.

تــو" مـحـ ـبت"مـرا مـیخـواهی.

امـا مـن "مـحـ ـبت"نـدارم برای تـ ـو.

تــو"اسـ ـارت" قـلب مـرا میـخواهی.

امـا مـن "قلـ ـبی" نـدارم برای تـو.

تـو خـود را "مـ ـالک"مـن مـیدانی.

امـا مـن تـو را"تـ ـقدیرم"میـدانـم.

و تـقدیر مـن"اجـ ـبار"هـست.

و بـاز هـم"اجـ ـباری"دیـگر.

(ناظر پیشنهادی مدیر)♡
سلام. ناظر شما P.E.G.A.H . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و Whisper

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
سلام
نام رمان: اتفاقی...
نام رمان ممکنه تغییر کنه
ژانر: عاشقانه. (کوتاه)
خلاصه: فریبا دختری که از چندسال پیش با مرگ پدر و مادرش روی پای خودش ایستاده و وقتی بهترین دوستش ازدواج میکنه تنها تر میشه. تا اینکه به یک مهمونی کوچیک دعوت میشه و...
توی اغلب رمانها خوندیم که میگن پسره عاشق دختره میشه اما رمان من کاملا بالعکسه.

توجه. توجه 1 : هنوز رمان رو کامل ننوشتم
توجه. توجه. 2 : اولین رمانی هست که مینویسم و تجربه ای در نوشتن رمان ندارم
سلام. ناظر شما فاطمه بیابانی . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M، فاطمه بیابانی و Whisper

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان: امپراتوری ساتارا
نام نویسنده: علی آبانی
ژانر: فانتزی، عاشقانه
خلاصه رمان: پیوند ناگسستنی شش بردار؛ این‌بار همراه آنجلا! هرکدام در راه اندیشه‌ای برای ایجاد انگیزه؛ انگیزه‌‌ای که ارمغانی از صلح داشته باشد. صلح جهانی! هزارتوی راه‌شان سخت در هم تنابیده و رأس آن ساتاراست؛ ساتارایی که برای رسیدنش آزمون‌های سختی در نظر دیده. آیا می‌توانند؟ آخر راه چگونه است؟
(به پیشنهاد ناقد میخواهم از اول یک رمان جدید و بهتر بنویسم )
سلام. شما تاپیک رمانتون رو دارید و می‌تونید ویرایشش کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: فریان، LIDA_M، فاطمه بیابانی و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا