مشاعره با حروف انتخابی

moh@mad · 25/5/21

Sh@bnam گفت:
فریاد زدم داد زدم دوستتان را
یک عمر به در گفتم و دیوار نفهمید
م پلیز

مشکل غم ایست عشق که گفتن نمی توان
وین مشکل دگر که: نهفتن نمی توان
غمهای عاشقان هم گفتند پیش یار
ما را عجب غم ایست که گفتن نمی توان

س لطفا

Sh@bnam · 25/5/21

moh@mad گفت:
مشکل غم ایست عشق که گفتن نمی توان
وین مشکل دگر که: نهفتن نمی توان
غمهای عاشقان هم گفتند پیش یار
ما را عجب غم ایست که گفتن نمی توان

س لطفا

سایه ی معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
ش لطفاً

moh@mad · 25/5/21

Sh@bnam گفت:
سایه ی معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
ش لطفاً

شب چو شمعم وعده ديدار در آتش نشاند
تا سحر آيينه از خاكسترم گل كرد و ريخت

ک لطفا خواهر خوانومی

Sh@bnam · 25/5/21

moh@mad گفت:
شب چو شمعم وعده ديدار در آتش نشاند
تا سحر آيينه از خاكسترم گل كرد و ريخت

ک لطفا خواهر خوانومی

که را دیدی تو اندر جمله عالم
که یک دم شادمانی یافت بی غم

گ لطفاً خان‌داداشی

moh@mad · 25/5/21

Sh@bnam گفت:
که را دیدی تو اندر جمله عالم
که یک دم شادمانی یافت بی غم

گ لطفاً خان‌داداشی

گرچه میدانم نمی آيی ولی هردم از شوق
سوی درمی ايم و هرسو نگاهی میکنم

ن لطفا

Sh@bnam · 25/5/21

moh@mad گفت:
گرچه میدانم نمی آيی ولی هردم از شوق
سوی درمی ايم و هرسو نگاهی میکنم

ن لطفا

نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد

م پلیز

moh@mad · 25/5/21

Sh@bnam گفت:
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد

م پلیز

من که باشم که می لعل بآن ماه کشم
بگذارید که حسرت خورم و آه کشم
بس که دریافت مرا لـ*ـذت خونخواری عشق
دل نخواهد که دگر باده دلخواه کشم

ج لطفا

Sh@bnam · 25/5/21

moh@mad گفت:
من که باشم که می لعل بآن ماه کشم
بگذارید که حسرت خورم و آه کشم
بس که دریافت مرا لـ*ـذت خونخواری عشق
دل نخواهد که دگر باده دلخواه کشم

ج لطفا

جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند

خ لطفاً

زینب نامداری · 25/5/21

Sh@bnam گفت:
جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند

خ لطفاً

خوشا آنانکه الله یارشان بی
که حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنانکه دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی

ه‍ لطفا

Sh@bnam · 25/5/21

زینب نامداری گفت:
خوشا آنانکه الله یارشان بی
که حمد و قل هوالله کارشان بی
خوشا آنانکه دائم در نمازند
بهشت جاودان بازارشان بی

ه‍ لطفا

هر که اول بنگرد پایان کار
اندر آخر او نگردد شرمسار

و لطفاً

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

کاربر فعال انجمن

کاربر ممتاز

کاربر فعال انجمن

کاربر ممتاز

کاربر فعال انجمن

کاربر ممتاز

کاربر فعال انجمن

همراه رمان ۹۸

کاربر فعال انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین