مشاعره با حروف انتخابی

Sh@bnam · 22/5/21

paeez81 گفت:
پرده را برداریم
بگذاریم که احساس هوایی
بخورد...

ذ

ذات تو غنی و ما همه محتاجیم
محتاج به غیر خود مگردان مارا
ر

paeez81 · 22/5/21

Sh@bnam گفت:
ذات تو غنی و ما همه محتاجیم
محتاج به غیر خود مگردان مارا
ر

رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما
عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت
کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما

ط

Sh@bnam · 22/5/21

paeez81 گفت:
رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما
عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت
کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما

ط

طبع کودک را به شیرینی خوش است
او نداند هرچه شیرین ، نی خوش است
ظ

paeez81 · 22/5/21

Sh@bnam گفت:
طبع کودک را به شیرینی خوش است
او نداند هرچه شیرین ، نی خوش است
ظ

ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند

عادل برفت و نام نکو یادگار کرد

ث

Sh@bnam · 22/5/21

paeez81 گفت:
ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند

عادل برفت و نام نکو یادگار کرد

ث

ثلث دين من ديده يار است
عاشقم من ،دين بسياراست
ب

paeez81 · 22/5/21

Sh@bnam گفت:
ثلث دين من ديده يار است
عاشقم من ،دين بسياراست
ب

به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد

کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی

چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت

الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی

ی

Sh@bnam · 22/5/21

paeez81 گفت:
به صید خاطرم هر لحظه صیادی کمین گیرد

کمان ابرو ترا صیدم که در صیادی استادی

چه شورانگیز پیکرها نگارد کلک مشکینت

الا ای خسرو شیرین که خود بی تیشه فرهادی

ی

یار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره ی بیچارپان
قافله شد بی کسی ما ببین
ای کس ما بی کسب ما ببین
ن

paeez81 · 22/5/21

Sh@bnam گفت:
یار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چاره ی بیچارپان
قافله شد بی کسی ما ببین
ای کس ما بی کسب ما ببین
ن

نالم از دست تو ای
ناله که تاثیر نکردی

گر چه او کرد دل از
سنگ تو تقصیر نکردی

شرمسار توام ای دیده
ازین گریه خونین

که شدی کور و تماشای
رخش سیر نکردی

غ

Sh@bnam · 22/5/21

paeez81 گفت:
نالم از دست تو ای
ناله که تاثیر نکردی

گر چه او کرد دل از
سنگ تو تقصیر نکردی

شرمسار توام ای دیده
ازین گریه خونین

که شدی کور و تماشای
رخش سیر نکردی

غ

غم تو با دل من پنجه درافکند و رواست
که این دلیر به بازوی آن هماورد است
ک

paeez81 · 22/5/21

Sh@bnam گفت:
غم تو با دل من پنجه درافکند و رواست
که این دلیر به بازوی آن هماورد است
ک

کدامین آتشین سیما

به این ویرانه میآید؟

که از دیوار و در بوی

پر پروانه میآید..

د

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر فعال انجمن

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر فعال انجمن

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر فعال انجمن

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر فعال انجمن

کاربر نیمه حرفه‌ای

کاربر فعال انجمن

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین