مشاعره

* رهــــــا * · 27/1/19

ما زخـــود سوی تو گردانیم ســــر

چون تویی از ما به ما نزدیکتــــر

«مولانا»

mohamad_h · 28/1/19

روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آئی

bawhar · 28/1/19

mohamad_h گفت:
روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آئی

یاد آن ایام که یاری داشتیم،
این چنین خار نبودیم اعتباری داشتیم!

* رهــــــا * · 28/1/19

ملول از خود و از همه کس نفور...

به اندوه نزدیک، از انبوه دور...

نزارقهقستانی

bawhar · 28/1/19

Kimia_Rh گفت:
دختر بازیگوش گفت:

ملول از خود و از همه کس نفور...

به اندوه نزدیک، از انبوه دور...

نزارقهقستانی

کلیک کنید تا باز شود...

رفیقان خمره بشکستند ماهم توبه بشکستیم
توهم اهل دلی بشکن که بشکن بشکن است امشب
مولوی

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند،
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند!

Kimia_Rh · 28/1/19

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند!
حافظ

bawhar · 28/1/19

Kimia_Rh گفت:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند!
حافظ

دل اگر خدا شناسی،
همه در رخ علی بین!
به علی شناختم من،
به خدا قسم خدا را!

:||

Kimia_Rh · 28/1/19

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟

bawhar · 28/1/19

Kimia_Rh گفت:
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟

ایا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها،
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

SheRviN DoKhT · 28/1/19

دردی ست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن ؟

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدير بازنشسته

نویسنده انجمن

کاربر نیمه فعال

مدير بازنشسته

کاربر نیمه فعال

همراه رمان ۹۸

کاربر نیمه فعال

همراه رمان ۹۸

کاربر نیمه فعال

نویسنده انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین