مشاعره با کلمه

moh@mad · 7/4/21

Mohadose گفت:
جفا
جفا کردم من ز خواستنت انگار
یکی آمد و ز خواستنت خبر داد انگار

خبر

تا دل از آن تو شد دیده فرودوختم
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
گوش دلم بر در است تا چه بیاید خبر
چشم امیدم به راه تا که بیارد پیام

parädox · 7/4/21

moh@mad گفت:
خبر

تا دل از آن تو شد دیده فرودوختم
هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام
گوش دلم بر در است تا چه بیاید خبر
چشم امیدم به راه تا که بیارد پیام

عالم
در دل شب خبر از عالم جانم کردند
خبری آمد و از بی‌خبرانم کردند...

moh@mad · 7/4/21

. MaHta . گفت:
عالم
در دل شب خبر از عالم جانم کردند
خبری آمد و از بی‌خبرانم کردند...

جانم

ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت

shiva.Rd · 13/4/21

غایب
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

محدثه موحدی · 13/4/21

بیابان
تو نیکی می کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

محدثه موحدی · 13/4/21

بیابان
تو نیکی می کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

moh@mad · 15/4/21

Mohadose گفت:
بیابان
تو نیکی می کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز

نیکی
نیکی به از ان که بد نمایی
بد هر که کند بدا که تنهاست
جاوید شوی فقط به خوبی
نیکی بنما که حس والاست

محدثه موحدی · 15/4/21

تنها

دلا خو کن ز تنهایی که از تنها بلا خیزد

moh@mad · 17/4/21

Mohadose گفت:
تنها

دلا خو کن ز تنهایی که از تنها بلا خیزد

بلا

طریق عشق جانا بی بلا نیست
زمانی بی بلا بودن روا نیست
اگر صد تیر بر جان تو آید
چو تیر از شست او باشد خطا نیست

niloofar.H · 17/4/21

moh@mad گفت:
بلا

طریق عشق جانا بی بلا نیست
زمانی بی بلا بودن روا نیست
اگر صد تیر بر جان تو آید
چو تیر از شست او باشد خطا نیست

عشق

گر ز سر عشق او داری خبر
جان بده در عشق و جانان نگر

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

اخراج شده

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین