مشاعره با حروف انتخابی

Di.ar.an · 10/3/21

شهر من بسـ*ـتر یک فاجعه ی انسانی ست
باز چشم تو و تکرار رجزخوانی ها

ر

Leila_r · 10/3/21

Di.ar.an گفت:
شهر من بسـ*ـتر یک فاجعه ی انسانی ست
باز چشم تو و تکرار رجزخوانی ها

ر

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

ل

Di.ar.an · 10/3/21

لحن خوش موی پریشان قند لـ*ـب و چشم خمار
خنده ای هم کن که ابیات غزل کامل شود

خ

Ryhwn · 10/3/21

Di.ar.an گفت:
لحن خوش موی پریشان قند لـ*ـب و چشم خمار
خنده ای هم کن که ابیات غزل کامل شود

خ

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم
ح

shiva.Rd · 10/3/21

حدیث عشق نداند کسی که همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را

پ

moh@mad · 10/3/21

shiva.Rd گفت:
حدیث عشق نداند کسی که همه عمر
به سر نکوفته باشد در سرایی را

پ

پای من در سر کوی تو به گل رفت فرو
گر دلت سنگ نباشد گل گیرا داری
کشتی خواب به دریاچه اشکم گم شد
تو به چشم که نشینی دل دریا داری

ح لطفا

shiva.Rd · 11/3/21

حیف است سخن با تو نگفتن
بی یاد تو شب به صبح خفتن

ث

moh@mad · 12/3/21

shiva.Rd گفت:
حیف است سخن با تو نگفتن
بی یاد تو شب به صبح خفتن

ث

ثمری گر ندهد آه فغان خواهد داد
اثری گر نکند ناله دعا خواهم کرد

غ لطفا

shiva.Rd · 13/3/21

غیرتم جای خود اما گاهی میگویم به خویش
تا که قدرم را بداند کاش قبلا یار داشت

ف

Leila_r · 13/3/21

shiva.Rd گفت:
غیرتم جای خود اما گاهی میگویم به خویش
تا که قدرم را بداند کاش قبلا یار داشت

ف

فرق من و اصحاب کهف این است
که سکّه های من از اوّل رواج نداشت
ح

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی