~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

Yas_R_N · 26/2/21

سلام دنبال یه رمان درباره یک دختر و پسر که باهم دختر عمو پسر عمو بودن، دختر از خانواده ای آزاد و پسر از خانواده ای مذهبی که به اجبار مادربزرگ و طمع پدر هاشون برای پول مجبور به ازدواج شدن
اگه کسی میدونه اسمشو بگه

realnigini · 26/2/21

سلام دنبال اسم رمانی میگردم که اولش پسره میومد خونه رئیسش پیشش کار کنه بعد رئیسش گفت با دختر من ازدواج کن و اینا
اون دوتا هم نمیخواستن ولی با هم قرارداد بستن وسوری ازدواج کردن
بعدش بابای دختره ورشکسته شد و مرد
و دختره فقیر شد وبعدشم رفت تو کار خلاف و اینا
بعد پسره ک دیگه واسه خودش ادم شده بود رفته بود خارج ازدواج کرد و بچه دار شد
ولی مادره خیلی بد بود و از هم جدا شدن
بعد دختره ک تو کار خلاف بود رو فرستادن خونه همون پسره که ب بهونه پرستاری یه سری مدارک از خونه اون پیدا کنه براشون

Nazanin 12 · 1/3/21

اذر گفت:
سلامدنبال اسم یک رمان هستم.خلاصه رمان این جوری که یک دختر از سفره عقد فرار می کند و به شهر دیگه ای می رود اما چون مجرده نمی تواند خونه بگیرد و به پیشنهاد یک پیرزن موقت با نوه پیرزن ازدواج میکنه.بعد ازمرگ پیرزن متوجه می شود نوه پیرزن همان پسری که چند سال پیش ازعقد او فرارا کرده.چون روز عقد یک نفر عکسایی برای او می فرستد که دختر به اشتباه فکر می کند پسر زن دیگری داد برای همین فرار می کندخواهشا زود جواب بدید.ممنون

نام چرخ گردون

mademoiselle.asal · 2/3/21

Leyla, post: 2"]
ی رمان بود پسره و دختره میرن روستا پسره اونجا فامیلا پسره جز خانواده خان بودن
پسره ی گندی میزنه فراریش میدن دختره رو میسپارن دست عمو یا دایی پسره(دقیق یادم نی)
بعد کلی مشکل و اتفاق عاشق هم میشنو فلان
امیدوارم توضیحام کافی باشه :big_grin:

.
" رمان عابر بی سایه " خلاصتون به این رمان شبیه هست

. faRiBa . · 2/3/21

Yas_R_N گفت:
سلام دنبال یه رمان درباره یک دختر و پسر که باهم دختر عمو پسر عمو بودن، دختر از خانواده ای آزاد و پسر از خانواده ای مذهبی که به اجبار مادربزرگ و طمع پدر هاشون برای پول مجبور به ازدواج شدن
اگه کسی میدونه اسمشو بگه

ازدواج به سبک اجباری

m.d · 4/3/21

یه رمانی بود که پسره پلیس بود و بادیگارد دختره که نویسنده بود و قرار بود یه فیلم نامه برای فیلمی که راجع به دفاع مقدس بود بنویسه
دیگه هیچیش یادم نیس
دارم خل میشم

Mahshid Ojagvand · 4/3/21

سلام من ی رمان خوندم ک دختره ۱۸ سالش بود با ی پسره ک اسمش مهرزاد بود و زنش فلج بود ازدواج کرد و ازش ی پسر اورد ب اسم مهرداد بعد زن فلجه نقشه ریخت و با شوهرش مردن دختره موند و مهرداد بعد رسم داشتن ک برادر شوهر بیاد و زنرو بگیره حضانت مهرداد و مهرراد گرفت و دختره مجبور شد باهاش ازدواج کنه بعدش دختره دو قلو حامله شد ول کرد رف بخاطر پسرش بعد تنهایی بچه هارو ب دنیا اورد اخر سرم که مهرراد اومد و همه کنار هم اروم زندگی کردن کسی اسمشو میدونه؟خیلی ذهنمو درگیر کرده

KMeli · 4/3/21

Romin_a گفت:
کسی اسمشو بلد نبود؟

عشق وحشی

8182Hani · 4/3/21

سلام من یه رمانی خونده بودم کامل یادم نیست که موضوعش این بود که دختر مادرش فوت شده بود بعد پدرش به زور میخواست به شریکش شوهرش بده بعد دختره از خونه فرار کرد و رفت تهران پیش خالش بعدش یه پسر خاله داشت که اسمش رادوین بود فک کنم که بعد باهم ازدواج کردن
کسی اسم این رمان میدونه!

. faRiBa . · 4/3/21

8182Hani گفت:
سلام من یه رمانی خونده بودم کامل یادم نیست که موضوعش این بود که دختر مادرش فوت شده بود بعد پدرش به زور میخواست به شریکش شوهرش بده بعد دختره از خونه فرار کرد و رفت تهران پیش خالش بعدش یه پسر خاله داشت که اسمش رادوین بود فک کنم که بعد باهم ازدواج کردن
کسی اسم این رمان میدونه!

دلنواز عشق احیانا نیست؟

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین