مشاعره با حروف انتخابی

~BAHAR.SH~ · 28/10/20

Goli Pakseresht گفت:
جهان سر به سر حکمت و عبرت است
چرا بهره ی ما همه غفلت است

غ

غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
ف

Goli Pakseresht · 28/10/20

baharsh20209 گفت:
غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
ف

فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد

ح

~BAHAR.SH~ · 28/10/20

Goli Pakseresht گفت:
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد

ح

حالت سوخته را سوخته دل داند و بس
شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست
ب

Goli Pakseresht · 28/10/20

baharsh20209 گفت:
حالت سوخته را سوخته دل داند و بس
شمع دانست که جان دادن پروانه ز چیست
ب

با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج
آخر قدمي راست بنه اي همه جا کج

خ

~BAHAR.SH~ · 28/10/20

Goli Pakseresht گفت:
با ما کج و با خود کج و با خلق خدا کج
آخر قدمي راست بنه اي همه جا کج

خ

خدا گر ز حکمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
گ

Goli Pakseresht · 28/10/20

baharsh20209 گفت:
خدا گر ز حکمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
گ

گر نمي کوشي به درمانم به آزارم مکوش
مرهم دل نيستي، بر سينه پيکاني چرا؟
چ

~BAHAR.SH~ · 28/10/20

Goli Pakseresht گفت:
گر نمي کوشي به درمانم به آزارم مکوش
مرهم دل نيستي، بر سينه پيکاني چرا؟
چ

چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی

هوشنگ ابتهاج

ر

Goli Pakseresht · 28/10/20

baharsh20209 گفت:
چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی
چراغ خلوت این عاشق کهن باشی

هوشنگ ابتهاج

ر

رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

پ

~BAHAR.SH~ · 28/10/20

Goli Pakseresht گفت:
رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود

پ

پدر، آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
شیشه ای بود که شد باعث ویرانی من

پروین اعتصامی

ط

Goli Pakseresht · 28/10/20

baharsh20209 گفت:
پدر، آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
شیشه ای بود که شد باعث ویرانی من

پروین اعتصامی

ط

طبعی به هم رسان که بسازی عالمی
یا همتی که از سر عالم توان گذشت

ط

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی