مشاعره با اشعار سعدی

کوثر پورخضر · 15/10/20

moh@mad گفت:
یار من آن که لطف خداوند یار اوست
بیداد و داد و رد و قبول اختیار اوست
دریای عشق را به حقیقت کنار نیست
ور هست پیش اهل حقیقت کنار اوست

تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت نشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا بخاطر بود آن زلف و بنا گوش مرا

moh@mad · 15/10/20

کوثر پورخضر گفت:
تا بود بار غمت بر دل بیهوش مرا
سوز عشقت نشاند ز جگر جوش مرا
نگذرد یاد گل و سنبلم اندر خاطر
تا بخاطر بود آن زلف و بنا گوش مرا

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است

کوثر پورخضر · 15/10/20

moh@mad گفت:
از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است

تا عهد تو در بستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها

فاطمه باقری · 15/10/20

کوثر پورخضر گفت:
تا عهد تو در بستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان ها

هرکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد بود

*KhatKhati* · 16/10/20

F_B_T گفت:
هرکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد بود

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

moh@mad · 17/10/20

*KhatKhati* گفت:
دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست

کوثر پورخضر · 17/10/20

moh@mad گفت:
این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست

تا نکوبی گندم اندر آسیا
کی شود آراسته ز آن خوان ما

niloofar.H · 17/10/20

کوثر پورخضر گفت:
تا نکوبی گندم اندر آسیا
کی شود آراسته ز آن خوان ما

از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است

کوثر پورخضر · 17/10/20

niloofar.H گفت:
از هر چه می‌رود سخن دوست خوشتر است
پیغام آشنا نفس روح پرور است

تا زمین و آسمان خندان شود
عقل و روح و دیده صد چندان شود

*KhatKhati* · 18/10/20

کوثر پورخضر گفت:
تا زمین و آسمان خندان شود
عقل و روح و دیده صد چندان شود

دوست می‌دارم من این نالیدن دلسوز را
تا به هر نوعی که باشد بگذرانم روز را

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی