مشاعره با اشعار حافظ

*KhatKhati* · 12/10/20

moh@mad گفت:
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم

مرحبا اي پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

moh@mad · 12/10/20

*KhatKhati* گفت:
مرحبا اي پیک مشتاقان بده پیغام دوست
تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

*KhatKhati* · 12/10/20

moh@mad گفت:
ترسم که اشک در غم ما پرده‌در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

moh@mad · 12/10/20

*KhatKhati* گفت:
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود

*KhatKhati* · 16/10/20

moh@mad گفت:
ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو
لیکن چنان مگو که صبا را خبر شود
از کیمیای مهر تو زر گشت روی من
آری به یمن لطف شما خاک زر شود

دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

کوثر پورخضر · 16/10/20

*KhatKhati* گفت:
دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

مسلمانان مرا وقتی دلی بود / که با وی گفتمی گر مشکلی بود
بگردابی چو می افتادم از غم / به تدبیرش امید ساحلی بود

*KhatKhati* · 16/10/20

کوثر پورخضر گفت:
مسلمانان مرا وقتی دلی بود / که با وی گفتمی گر مشکلی بود
بگردابی چو می افتادم از غم / به تدبیرش امید ساحلی بود

دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث

moh@mad · 17/10/20

*KhatKhati* گفت:
دین و دل بردند و قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث

ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد

*KhatKhati* · 18/10/20

moh@mad گفت:
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده ی عشق را زیارت کرد

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

moh@mad · 21/10/20

*KhatKhati* گفت:
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار

طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی