خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

* رهــــــا *

مدير بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/18
ارسال ها
996
امتیاز واکنش
9,620
امتیاز
233
محل سکونت
مرز جنون
زمان حضور
10 روز 22 ساعت 18 دقیقه
با سلام
درخواست ناظر داشتم.
نام رمان: ناخدا
نویسنده: ستایش اسدی
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، تراژدی
داستان راجب دختری به اسم آبی هست که پدر و مادرش رو از دست میده. و بعد از اون مشکلاتی که براش پیش میاد و ...
ناظر شما: Melika Kakou
لطفا پس از زده شدن گفت و گو توسط ناظر، اطلاعات خواسته شده رو براشون بفرستید و به سوالات ناظر پاسخ بدید و منتظر تایید یا رد رمان بشوید.
موفق باشید.
(من رو هم به گفتگو اد کنید)


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Karkiz، *KhatKhati* و 2 نفر دیگر

RoZHina

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
2/8/20
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
37
امتیاز
83
محل سکونت
زیر خاک
زمان حضور
7 ساعت 33 دقیقه
سلام درخواست ناظر داشتم.
نام رمان: موسیقی مرگ
نام نویسنده‌:«روژینا.ع»
ژانر: فانتزی، طنز
خلاصه: تا حالا به این فکر کردید که اگه بتونید یه چیزی رو کشف کنید که تا حالا کسی از وجودش خبر نداشته، چیکار می‌کنید؟ خب معلومه، می‌رین و کشفتون رو به نام خودتون ثبت می‌کنید و کلی مشهور می‌شید! ولی به این فکر کنید که اگه چیزی که کشف کردین برای بشر خطرناک باشه؛ اون موقع چیکار می‌کنید؟ مطمئناً سعی می‌کنید تا جای ممکن کسی ازش خبردار نشه. این دوتا رفیق هم یه چیزی رو کشف کردن، ولی مطمئناً دوست ندارن کسی از کشفشون باخبر باشه! ولی در این بین، با شخصی ملاقات می‌کنن که می‌تونه با یه اشاره، کل زندگیشون رو ازشون بگیره... .


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Karkiz، ~PARLA~ و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
سلام درخواست ناظر داشتم.
نام رمان: موسیقی مرگ
نام نویسنده‌:«روژینا.ع»
ژانر: فانتزی، طنز
خلاصه: تا حالا به این فکر کردید که اگه بتونید یه چیزی رو کشف کنید که تا حالا کسی از وجودش خبر نداشته، چیکار می‌کنید؟ خب معلومه، می‌رین و کشفتون رو به نام خودتون ثبت می‌کنید و کلی مشهور می‌شید! ولی به این فکر کنید که اگه چیزی که کشف کردین برای بشر خطرناک باشه؛ اون موقع چیکار می‌کنید؟ مطمئناً سعی می‌کنید تا جای ممکن کسی ازش خبردار نشه. این دوتا رفیق هم یه چیزی رو کشف کردن، ولی مطمئناً دوست ندارن کسی از کشفشون باخبر باشه! ولی در این بین، با شخصی ملاقات می‌کنن که می‌تونه با یه اشاره، کل زندگیشون رو ازشون بگیره... .
با سلام،
ناظر شما ~ROYA~
لطفا پس از زده شدن گفت و گو توسط ناظر، اطلاعات خواسته شده رو براشون بفرستید و به سوالات ناظر پاسخ بدید و منتظر تایید یا رد رمان بشوید.
موفق باشید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Karkiz، Asal_Zinati و 2 نفر دیگر

Arad.Zr

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
54
امتیاز واکنش
1,584
امتیاز
203
محل سکونت
خونه کُلَنگی تَهِ دِهِمون:)
زمان حضور
6 روز 16 ساعت 37 دقیقه
سلام، خسته نباشید.
نام رمان: پیکسی
ژانر:فانتزی، عاشقانه
نام نویسندگان: Rasta, Arad Zarei
خلاصه: انیمیشن ها میگویند پری ها موتور جنگل‌اند، پری‌ها فصل هارا به وجود می‌آورند و حیات را جریان می‌دهند؛ اما هیچکس آنها را به چشم خود ندیده است! پس آیا دیدن یک پری به دور از عقل است؟! البته برای انسان‌هایی کوته فکر به دور از عقل است!


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Karkiz، ~PARLA~ و یک کاربر دیگر

sevma

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/20
ارسال ها
320
امتیاز واکنش
2,402
امتیاز
178
سن
21
زمان حضور
6 روز 8 ساعت 41 دقیقه
سلاااام درخواست ناظر دارم


نام رمان: بغض آسمان
نویسنده: سِوما غفاری
ژانر: عاشقانه، فانتزی
خلاصه: همه چیز از آن‌جایی شروع شد که نوزدای متولد شد و چشم بر دنیا گشود. لیکن داستان خیلی جلوتر از این زمان آغاز می‌شود. در شب ازدواج پرنسس کلارا، اتفاقی رخ می‌دهد که تمام پادشاهی را در غم و اندوه فرو می‌برد و هیچ کس انتظار نداشت که تمامی این اتفاقات، زیر سر یک تازه وارد به شهر باشد. یک تازه واردی که اصلاً هم تازه وارد نیست و درواقع همان فردی است که زمانی به خاطر سرش، جایزه برگزار شده بود و حال، او با شعله‌های سیاه و آبی رنگش، آمده تا آشکار کند که چه چیزی در پشت دیوار حافظه پنهان شده و چه کسی آن حقایق و خاطره‌ها را به گونه‌ای از بین برده که گویا هیچ وقت وجود نداشته‌اند. سر انجام با پیدا شدن سر و کله‌ی شورشی‌ها، ورق برمی‌گردد و بیخیال همه چیز، مبارزه علیه تاج و تختی شروع می‌شود که برپایه‌ی یک دروغ بنا شده!


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، LIDA_M، Karkiz و 3 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
سلام، خسته نباشید.
نام رمان: پیکسی
ژانر:فانتزی، عاشقانه
نام نویسندگان: Rasta, Arad Zarei
خلاصه: انیمیشن ها میگویند پری ها موتور جنگل‌اند، پری‌ها فصل هارا به وجود می‌آورند و حیات را جریان می‌دهند؛ اما هیچکس آنها را به چشم خود ندیده است! پس آیا دیدن یک پری به دور از عقل است؟! البته برای انسان‌هایی کوته فکر به دور از عقل است!
با سلام،
ناظر شما Vahide.s.shefakhah

لطفا پس از زده شدن گفت و گو توسط ناظر، اطلاعات خواسته شده رو براشون بفرستید و به سوالات ناظر پاسخ بدید و منتظر تایید یا رد رمان بشوید.
موفق باشید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Karkiz، Arad.Zr و 2 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
سلاااام درخواست ناظر دارم


نام رمان: بغض آسمان
نویسنده: سِوما غفاری
ژانر: عاشقانه، فانتزی
خلاصه: همه چیز از آن‌جایی شروع شد که نوزدای متولد شد و چشم بر دنیا گشود. لیکن داستان خیلی جلوتر از این زمان آغاز می‌شود. در شب ازدواج پرنسس کلارا، اتفاقی رخ می‌دهد که تمام پادشاهی را در غم و اندوه فرو می‌برد و هیچ کس انتظار نداشت که تمامی این اتفاقات، زیر سر یک تازه وارد به شهر باشد. یک تازه واردی که اصلاً هم تازه وارد نیست و درواقع همان فردی است که زمانی به خاطر سرش، جایزه برگزار شده بود و حال، او با شعله‌های سیاه و آبی رنگش، آمده تا آشکار کند که چه چیزی در پشت دیوار حافظه پنهان شده و چه کسی آن حقایق و خاطره‌ها را به گونه‌ای از بین برده که گویا هیچ وقت وجود نداشته‌اند. سر انجام با پیدا شدن سر و کله‌ی شورشی‌ها، ورق برمی‌گردد و بیخیال همه چیز، مبارزه علیه تاج و تختی شروع می‌شود که برپایه‌ی یک دروغ بنا شده!
با سلام،
ناظر شما ^~SARA~^

لطفا پس از زده شدن گفت و گو توسط ناظر، اطلاعات خواسته شده رو براشون بفرستید و به سوالات ناظر پاسخ بدید و منتظر تایید یا رد رمان بشوید.
موفق باشید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، sevma، Karkiz و یک کاربر دیگر

Asal.a

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/9/20
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
14
امتیاز
73
سن
24
زمان حضور
5 ساعت 54 دقیقه
سلام عسل هستم به تازگی عضو سایت شدم و دوست داشتم کلماتی که توی ذهن من هستند رو به اشتراک بزارم
نام رمان: موحنا
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
داستان رمان من درباره ی دختری به اسم موحنا که دل میبنده به کسی که اشتباهه و بخاطر این اشتباه اشتباهات زیاده دیگه ای رو مرتبط میشه پا روی تمامی اصول و عقایدش میزاره و چ کسی میدونه شاید طعم اون اشتباه ایتقدر شیرین باشه حنا حاضر باشه همه جوره قیمتش رو بپردازه ...
همراه من بشید با حنا


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: حنانه سادات میرباقری، Narges_Alioghli، ~PARLA~ و 3 نفر دیگر

Naz

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/9/18
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
144
امتیاز
103
سن
23
زمان حضور
3 ساعت 29 دقیقه
| به نامــــــــ دهنده ے بی مــِنتــــــ |



نامــــــ رمـــــان : هُرمـــٰــــاس

نویسنده : NÃZI.KH

ژانر : عاشقانه , پلیسی , رازآلود

خلاصه : سلما دختریه که نیمه شب جسم بى هوشش جلوی خونه ی یه سرگرد سرشناس و کارکشته پیدا میشه ...و از اون شب به بعد حافظشو به کُل از دست میده و هیچی از گذشتش رو به یاد نمیاره ...اما همه چی به اینجا ختم نمیشه چون پشت هر شب سرد و تاریکی پر از رازه ...!





مقدمه :

بیاٰ دست در دست هم به دل دریا بزنیم !



در این دریای انتقام با موج های كوبنده اش تو ناخدای من باش ...



چه عیبی دارد ؟!

بگذار هوای خشم وهیاهونفس هردوی ما را تنگ کند ...



در این معرکه تب عشقمان سکان کشتی را در دست میگیرد و ما را به ساحل یکی شدن میبرد ...♥





NÃZI.KH


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: حنانه سادات میرباقری، Narges_Alioghli، FaTeMeH QaSeMi و 6 نفر دیگر

~PARLA~

مدیر ارشد بازنشسته
طراح انجمن
  
عضویت
7/7/20
ارسال ها
1,358
امتیاز واکنش
18,213
امتیاز
373
محل سکونت
~OVEN~
زمان حضور
34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
| به نامــــــــ دهنده ے بی مــِنتــــــ |



نامــــــ رمـــــان : هُرمـــٰــــاس

نویسنده : NÃZI.KH

ژانر : عاشقانه , پلیسی , رازآلود

خلاصه : سلما دختریه که نیمه شب جسم بى هوشش جلوی خونه ی یه سرگرد سرشناس و کارکشته پیدا میشه ...و از اون شب به بعد حافظشو به کُل از دست میده و هیچی از گذشتش رو به یاد نمیاره ...اما همه چی به اینجا ختم نمیشه چون پشت هر شب سرد و تاریکی پر از رازه ...!





مقدمه :

بیاٰ دست در دست هم به دل دریا بزنیم !



در این دریای انتقام با موج های كوبنده اش تو ناخدای من باش ...



چه عیبی دارد ؟!

بگذار هوای خشم وهیاهونفس هردوی ما را تنگ کند ...



در این معرکه تب عشقمان سکان کشتی را در دست میگیرد و ما را به ساحل یکی شدن میبرد ...♥





NÃZI.KH
با سلام،
ناظر شما Natasha
لطفا پس از زده شدن گفت و گو توسط ناظر، اطلاعات خواسته شده رو براشون بفرستید و به سوالات ناظر پاسخ بدید و منتظر تایید یا رد رمان بشوید.
موفق باشید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Narges_Alioghli، Naz، ~elнa_м~ و 3 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا