رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت343
طوری از جایش میپرد که کمی به عقب میروم و چشمانم گشاد میشود. گیلاسی درون میوهخوری برمیدارد. چهارزانو نشسته و میگوید:
- بابا بـ*ـو*سهای، بـ*ـغلی.
چندین بار پلک میزنم. دستش را به نشانهی خاک بر سرت تکان میدهد:
- واقعا که بیجربزهای! بابا دختره گفته که دوست داره، تو هم که دوسش داشتی...
#پارت243
تند تند پلهها را طی میکنم و پا در سالن میگذارم. صدای میو میوی گربه، باعث میشود سنگکوب کنم. به آرامی سر میچرخانم و او را روی کانتر مییابم. نشسته و سرش را به اطراف تکان میدهد. چرا صاحبش برنمیگشت تا سایهی نحسش از این خانه بریده شود؟!
با حرص نگاه از او گرفته و به سمت در خانه...