رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
آلبوس نفسنفس زنان، خندهاش میگیرد و با خنده میگوید:
- مَردی شدی!
چندین بار بر شانهی خیس از عرق آدریان میکوبد و از کنارش رد میشود و به خدمتگزارش میگوید:
- میرم دریاچه. به جاستین خبر بده آب رو گرم کنه.
خدمتگزار دستانش را مقابل خود درهم قفل میکند و کمی خم شده و سریع برمیگردد و به سمت در...
#پارت162
هوم آرامی میگویم. صدای نفس پر از آهش میآید و بعد صدای خودش:
- چند وقته اینجایی؟
من نیز همانند او زانوهایم را در بـ*ـغل میگیرم:
- یک ماه و یه هفته.
او با صدای آرامی میگوید:
- یک ماه؟ یعنی منم باید این همه مدت اینجا بمونم؟
نگاهش میکنم. چانهاش میلرزید. آرام میگویم:
- بستگی داره چند...